دلبرا تا کی زنی بر جان ما تیغ جفا؟
بگذر از این رسم جانا مگذر از راه وفا
ترکچشمِ مستِ ما چندم جفا بر جان کند
من بلا تا کی کشم از دست آن ترک خطا؟
حال زار من خدا را بازگویی یک به یک
گر گذاری میکنی سوی نگارم ای صبا
جانم از درد فراق روی تو آمد به لب
تا کی ای نامهربان داری مرا از خود جدا
گر ز هجران، حال من آشفته شد چون موی تو
کوری چشم حسودان، یک رهم از در درآ
مرغ جان خستهام گفتا ز درد اشتیاق
یک شب از روی هوس من کردم آهنگ هوا
تا ببینم روی شهرآرایِ آن زیباصنم
وصلِ جانبخشش مگر باشد دل ما را دوا!
زآنکه گر دردی بود از بار هجران بر دلی
هم شب وصل دلارامش بود چون توتیا
بوسهای ده از زکات حُسن کاین رنجور عشق
از لب جانپرورت دانم که مییابد شفا
چون بدیدم روی او را، دیدهی جان خیره شد
زآنکه در خورشید دیدم از کجا بد تا کجا
گرچه روی از من بگردانید دلبر در جهان
دیدن دیدار او خواهم به زاری از خدا
گر به پابوس تو دست دل نمییارد رسید
چون ندارد چارهای از دور میگوید دعا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ درد و رنج یک عاشق است که از جدایی و بیمحلی معشوقش رنج میبرد. شاعر به معشوق خود میگوید که چرا همچنان به او جفا میکند و از وفا دور است. او از خویش میپرسد که تا چه زمانی باید این آلام را تحمل کند و از درد فراق معشوقش به لب مرگ نزدیک شده است. شاعر از نسیم صبح (صبا) خواستار خبری از معشوق است و به حال زار خود اشاره میکند. او میگوید که چه زیباست دیدن روی محبوب و امیدوار است که شاید وصال او بتواند تسکینی برای دل شکستهاش باشه. در پایان، او دعا میکند که حتی اگر نتواند به پای معشوق برسد، دست کم دیدن او را از خداوند طلب کند.
هوش مصنوعی: عزیز دل، تا کی به ما آسیب میزنی؟ از این راه بیوفایی دست بردار و به وفا ادامه بده.
هوش مصنوعی: چشمهای مست و زیبای آن ترک، چقدر بر جانم سختی و رنج میآورد؟ من تا چه زمانی باید این بلا را از دست آن ترک خطاکار تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: حالم را برای خدا بگو، یکی یکی. اگر به سمت عشق من میآیی، ای نسیم.
هوش مصنوعی: روانم از درد دوری تو به لب آمد و دیگر تحمل ندارم. تا چه زمانی ای بیمحبت، مرا از خود دور خواهی داشت؟
هوش مصنوعی: اگر بر اثر دوری تو، حال من نامتعادل شده است، همانطور که موهای تو باعث کور شدن چشم حسادها میشود، فقط یک بار به درون بیا.
هوش مصنوعی: پرنده دل خستهام به من گفت که از شدت عشق و longing، به خاطر یک شب آرزو، تصمیم گرفتم به سوی آسمان پرواز کنم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهره زیبای محبوبم را ببینم، امیدوارم وصال او درمانی برای دل شکستهام باشد.
هوش مصنوعی: اگر دل از درد جدایی رنج میبرد، شب وصال محبوبش مانند توتیا (پیش چشم) میآید و آرامش مییابد.
هوش مصنوعی: به من یک بوسه بده تا عشق رنجورم از لب جانپرور تو درمان پیدا کند.
هوش مصنوعی: زمانی که به چهرهی او نگاه کردم، چشمان جانم از حیرت متوقف شد، زیرا در آن لحظه درخشش خورشید را از مکانی به مکانی دیگر مشاهده کردم.
هوش مصنوعی: اگرچه محبوبم از من روی برگردانده، اما در این دنیا امیدوارم که دوباره او را ببینم، و برای این دیدار از خدا به زاری میزنم.
هوش مصنوعی: اگر دست قلب من نتواند به پای تو بیفتد، چون نمیتواند راه دیگری پیدا کند، از دور تو را دعا میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عسکری شکر بود تو گو بیا می شکرم
ای نموده ترش روی ار جا بد این شوخی ترا
از که آمختی نهادن شعرهائی شوخ چم
گر برستی شاعران هرگز نبودی آشنا
کشه بربندی گرفتی در گدائی سرسری
[...]
پادشا بر کامهای دل که باشد؟ پارسا
پارسا شو تا شوی بر هر مرادی پادشا
پارسا شو تا بباشی پادشا بر آرزو
کآرزو هرگز نباشد پادشا بر پارسا
پادشا گشت آرزو بر تو ز بیباکی تو
[...]
تا دل من در هوای نیکوان گشت آشنا
در سرشک دیده ام کرد این دل خونین شنا
تا مرا بیند بلا با کس نبدد دوستی
تا مرا بیند هوی با کس نگردد آشنا
من بدی را نیک تر جویم که مرد مرا بدی
[...]
شاعران بینوا خوانند شعر با نوا
وز نوای شعرشان افزون نمی گردد نوا
طوطیانه گفت و نتوانند جز آموخته
عندلیبم من که هر ساعت دگر سازم نوا
اندران معنی که گوید بدهم انصاف سخن
[...]
ای جهانداری که هستی پادشاهی را سزا
در جهانداری نباشد چون تو هرگز پادشا
از بشارتهای دولت وز اشارتهای بخت
شاه پیروز اختری و خسرو فرمانروا
پادشاهی یافته است از نام تو عز و شرف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.