گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

ماهیست نشسته به سر مسند شاهی

می نازد و پیداست از او فرّ الهی

از ملک جهان کام دلت جمله روا باد

در دامن مقصود تو باد آنچه تو خواهی

پشتم به تو گرمست و دلم با غم تو خوش

زان روی که ما را به جهان پشت و پناهی

تشبیه بنفشه به سر زلف تو کردم

باری خجلم نیک از آن روی سیاهی

گر زآنکه ز من سرّ غم عشق بپرسند

من مردمک دیده بدارم به گواهی

بر خاک مذلّت تو بنه گردن طاعت

وز درگه او سر مکش ار بنده راهی

ای حاصل عمرم ز تو جز خون جگر نه

وی شوق دلم بر رخ تو نامتناهی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode