دلم را درد و درمانی مرا تو مونس جانی
من بیچاره را تا کی به درد دل برنجانی
چو درد ما تو می دانی ز روی لطف جان پرور
به سوی ما گذاری کن ز روی لطف پنهانی
ز من پرسی که در هجران ما چونی بگویم چه
چو حال زارم ای دلبر ز من بهتر تو می دانی
منم دل خسته هجران طبیبم نیک می داند
که درد بی دوایم را تو درمانی تو درمانی
نگارینا جفاکاری مکن زین بیشتر بر من
که ناگه همچو من روزی به درد عشق درمانی
مرانم بیش ازین از در مکن نومیدم ای دلبر
که در عالم کجا باشد چو من بگزیده جانی
نکویی کن به هر حالی چو عمر از دست خواهد رفت
که از بد کردنت آخر نباشد جز پشیمانی
به چشمانت که از هجران نیاید خواب در چشمم
شب دوشین نخوابیدم چو زلفت از پریشانی
به نادانی مکن خوارم مجو زین بیش آزارم
که چون من بنده جانی نیابی هیچ تا دانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ازو بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی
به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی؟
ایا خوشتر ز جان ودل همه رنج دل و جانی
برنج تن شدم خرسند اگر دل را نرنجانی
شود بی جان تنم یکسر چو تو لختی بیازاری
تن از آزار جان پیچد تنم را زین قبل جانی؟
اگر چه جانی از انسی همیشه بر حذر باشد
[...]
نگارا ماه گردونی سوارا سرو بستانی
دل از دست خردمندان به ماه و سرو بستانی
اگر گردون بود مرکب به طلعت ماه گردونی
وگر بستان بود مجلس به قامت سرو بستانی
به آن زلفین شورانگیز مشک اندوده زنجیری
[...]
مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی
ازین آیین بیدینان پشیمانی پشیمانی
مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی
فرو شد آفتاب دین برآمد روز بیدینان
[...]
زهی جاهت فریدونی ، زهی ملکت سلیمانی
بعون تو مسلم شد زهر آفت مسلمانی
غلط گفتم ، خطا کردم، کجا آید بچشم اندر
ترا جاه فریدونی، ترا ملک سلیمانی؟
نجوید دهر جز از رسم تو آثار فرخنده
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.