ای نور هر دو دیده جفا را نهایتست
ما را فراق روی تو دانی کفایتست
خسرو تویی حقیقت و شیرین منم یقین
ورنه ز گفت و گوی نظامی حکایتست
زین بیشتر عنان محبّت ز ما متاب
جانا مرا به لطف تو چشم عنایتست
بنواز بنده ای که ندارد بجز تو کس
ناچار بنده را ز تو چشم رعایتست
یک لحظه خاطرم ز تو خالی نمی شود
آری به یمن دولت تو آن هدایتست
سروش چگونه خوانم و طوبی و نارون
گویی ز باغ خلد قد دوست رایتست
شرح جفا و جور بگویم به صد زبان
از ما ملال خاطر جانان به غایتست
گر جان و ور جهان شده بنواز خاطرم
تا خود چرا ز ما بت ما را شکایتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلتنگی است. شاعر به نور چشم خود (عاشق) اشاره میکند و بیان میکند که فراق محبوب برای او کافی است. او خود را بندهای میداند که تنها به لطف محبوب وابسته است و هیچ کس دیگری ندارد. شاعر ابراز میکند که حتی یک لحظه هم نمیتواند از یاد محبوب غافل شود. او به زیبایی و عظمت محبوب اشاره کرده و میگوید که حتی اگر جانش را نیز بدهد، باز هم نسبت به محبوب شکایت نمیکند. این شعر به جفا و درد عشق نیز اشاره دارد و نشاندهنده عمق احساسات شاعر نسبت به محبوبش است.
هوش مصنوعی: ای روشنی چشمانم، ما را رنج و بیوفایی به انتها رسیده است. جدایی از روی تو، برای ما کافی و بسنده است.
هوش مصنوعی: تو واقعیت خسرو هستی و من شیرینم که مطمئنم، وگرنه این فقط داستانی از گفت و گوی نظامی است.
هوش مصنوعی: عزیزم، از من بیشتر از این توقع نداشته باش. مرا تنها به لطف و محبت خودت نگاه کن و به من بیتوجهی نکن.
هوش مصنوعی: ای کسی که بندهای دارم که جز تو هیچ کس دیگری ندارد، به او محبت کن. بنده تو از تو انتظار توجه و لطف دارد.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوانم از یاد تو خارج شوم و این به خاطر وجود توست که زندگیام را سمت و سویی درست میبخشد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم صدای فرشتگان را بشنوم، در حالی که درخت طوبی و درخت نارون، گویی از باغ بهشت تنها نماد دوستی او هستند.
هوش مصنوعی: میخواهم هزاران بار از زحمتها و بیعدالتیهایی که کشیدهام بگویم، اما دل معشوق به شدت آشفته و بیقرار است.
هوش مصنوعی: اگر جانم و همه جهانی که دارم تو را خوشحال کند، پس چرا باید از ما به معشوق شکایت شود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای سروری که مخزن اسرارغیب رابهتر
بهتر کلیدخاطر مشکل گشای تست
آنجاست نزهت دل و دانش که روی تست
وانجاست قبلة مه واختر که رای تست
عزم تو جز منازل اقبال نسپرد
[...]
ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست
غوغای عارفان و تمنای عاشقان
حرص بهشت نیست که شوق لقای توست
گر تاج میدهی غرض ما قبول تو
[...]
ای دل بدان که درد دل تو دوای تست
بی درد دل مباش هم او مقتدای تست
دنیا نه جای تست مکان تو دیگر است
گرچه ز ابتدای مراتب سرای تست
مقصود ز آفرینش کونین و عالمین
[...]
گر حرص زیر دست و طمع زیر پای تست
سلطان وقت خویشی و سلطان گدای تست
ای صاحب اجل که روی در قفای دل
رخش امل مران که اجل در قفای تست
گر نفس راه می زندت کاین طریق نیست
[...]
ای دیده دل به خون جگر رهنمای تست
زین ره تو درگذر که چنین جا نه جای تست
دل گفت من کیم قدری خون سوخته
هر درد دل که هست مرا از بلای تست
گفتم مرو دل از پی دلبر که بی وفاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.