گنجور

 
جهان ملک خاتون

ای نور هر دو دیده جفا را نهایتست

ما را فراق روی تو دانی کفایتست

خسرو تویی حقیقت و شیرین منم یقین

ورنه ز گفت و گوی نظامی حکایتست

زین بیشتر عنان محبّت ز ما متاب

جانا مرا به لطف تو چشم عنایتست

بنواز بنده ای که ندارد بجز تو کس

ناچار بنده را ز تو چشم رعایتست

یک لحظه خاطرم ز تو خالی نمی شود

آری به یمن دولت تو آن هدایتست

سروش چگونه خوانم و طوبی و نارون

گویی ز باغ خلد قد دوست رایتست

شرح جفا و جور بگویم به صد زبان

از ما ملال خاطر جانان به غایتست

گر جان و ور جهان شده بنواز خاطرم

تا خود چرا ز ما بت ما را شکایتست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کمال‌الدین اسماعیل

ای سروری که مخزن اسرارغیب رابهتر

بهتر کلیدخاطر مشکل گشای تست

آنجاست نزهت دل و دانش که روی تست

وانجاست قبلة مه واختر که رای تست

عزم تو جز منازل اقبال نسپرد

[...]

سعدی

ای یار ناگزیر که دل در هوای توست

جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست

غوغای عارفان و تمنای عاشقان

حرص بهشت نیست که شوق لقای توست

گر تاج می‌دهی غرض ما قبول تو

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
حکیم نزاری

ای دل بدان که درد دل تو دوای تست

بی درد دل مباش هم او مقتدای تست

دنیا نه جای تست مکان تو دیگر است

گرچه ز ابتدای مراتب سرای تست

مقصود ز آفرینش کونین و عالمین

[...]

خواجوی کرمانی

گر حرص زیر دست و طمع زیر پای تست

سلطان وقت خویشی و سلطان گدای تست

ای صاحب اجل که روی در قفای دل

رخش امل مران که اجل در قفای تست

گر نفس راه می زندت کاین طریق نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجوی کرمانی
جهان ملک خاتون

ای دیده دل به خون جگر رهنمای تست

زین ره تو درگذر که چنین جا نه جای تست

دل گفت من کیم قدری خون سوخته

هر درد دل که هست مرا از بلای تست

گفتم مرو دل از پی دلبر که بی وفاست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه