ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی
وز ماه رخت گشته تنم همچو هلالی
با محنت هجر تو شب و روز قرینم
تا با تو کجا دست دهد روز وصالی
با خیل خیال تو بود انس دلم را
گر خاطر محزون کندم دفع ملالی
حال دل من عرضه دهی پیش نگارم
ای باد صبا گر بود آنجات مجالی
دل گفت گر او حال من خسته بپرسد
گو از غم هجران تو گشتست هلالی
هرکس به جهان منصب و مالی طلبیدند
ما را غم عشق تو به از منصب و مالی
حقّا که نخواهم نه به دنیی نه به عقبی
جز خاک سر کوی تو مالی و منالی
گفتم به جهان آرزوی وصل تو دارم
گفتا چه کنی باز تمنّای وصالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر غم و اندوه شاعر از دوری معشوق است. او از خواب و خیالات خود میگوید و اینکه چطور زیبایی معشوقش او را تحت تأثیر قرار داده. شاعر از رنج و محنت جدایی صحبت میکند و میگوید که دلش تنها با خیال معشوقش آرام میگیرد. او بر این باور است که هیچ چیز در دنیا بهتر از عشق معشوقش نیست و نه به دنبال مقام و مال، بلکه تنها آرزوی وصال او را دارد. در نهایت، شعر نشاندهنده عمیقترین احساسات عاشقانه و آرزوهای شاعر است.
هوش مصنوعی: ما درگیر غم عشق تو هستیم و در خیال تو به سر میبریم، به طوری که زیبایی ماه تو باعث شده بدنم همچون هلالی بچرخد.
هوش مصنوعی: من شب و روز را در سختی دوری از تو میگذرانم و نمیدانم چه زمانی به وصالت خواهم رسید.
هوش مصنوعی: دل من در کنار خیال تو به آرامش رسیده است، و اگر هم بخواهم خاطر غمگینی داشته باشم، میتوانم غم و اندوه را کنار بگذارم.
هوش مصنوعی: ای باد صبا، اگر فرصتی باشد، حال دل من را برای معشوقم بازگو کن.
هوش مصنوعی: دل میگوید اگر او از حال من بپرسد، بگو که غم جداییات مانند هلالی قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیا به دنبال مقام و ثروتی باشد، غم عشق تو برای ما با ارزشتری از آن مقام و ثروت است.
هوش مصنوعی: واقعاً که من نه به دنیا و نه به آخرت هیچ آرزویی ندارم، جز اینکه به خاک در کوی تو بیفتم و سر به راهت بگذارم.
هوش مصنوعی: گفتم من در این دنیا آرزوی رسیدن به تو را دارم، او گفت: چه فایدهای دارد، وقتی که دوباره آرزوی وصال را داری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دور از تو مرا عشق تو کرده ست به حالی
کز مویه چو مویی شدم از ناله چو نالی
تا شب دل من سوزی هر روز به جنگی
تا روز تنم کاهی هر شب به خیالی
ماننده خورشیدی پیدا شده و من
[...]
ای بر سمن از مشک به عمدا زده خالی
مسکین دلم از خال تو گشته است به حالی
حالی به جهان زارتر از حال دلم نیست
تا نیست دل آشوبتر از خال تو خالی
قدّ و دهن و زلف تو و جعد تو دیدم
[...]
ماه رجب فرخ و نوروز جلالی
گشتند قرین از قبل فرخ فالی
فال همه عالم شود از هر دو مبارک
گیرند اگر خال خود از صدر معالی
صدری که همه ساله بیننده او بر
[...]
المنة لله تبارک و تعالی
کاسلام گرفت از تو و جاه تو جمالی
المنة لله که بیفزود بجاهت
هم مسند و هم منبر را فرو جلالی
المنة لله که بیستان شریعت
[...]
ای یافته از چهره تو حسن کمالی
داده است جمالیت خدا و چه جمالی
از دیده من عشق تو انگیخته نیلی
وز قامت من هجر تو پرداخته فالی
چون زلف تو شد حالم و این از همه خوشتر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.