بو که آن ماه من اندر چمن آید روزی
حال زار منش اندر نظر آید روزی
گرچه پیچید عنان از من بیچاره به خشم
خبری زان بت بدخو مگر آید روزی
ورچه مستست چو آن نرگس رعنا همه روز
بو کز آن بی خبری با خبر آید روزی
با کمان خانه ابروت .......
تیر آه دل من با سپر آید روزی
تا به کی در ظلمات شب هجران باشم
آفتابی مگر از وصل برآید روزی
گل بستان امید من خون گشته جگر
مگر از آب دو چشمم به سرآید روزی
من به بوی کرمش گرد جهان می گردم
کز در لطف مگر باز درآید روزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق و غمانگیز خود درباره جدایی و انتظار از معشوق میپردازد. او به بوی خوشی که به خاطر معشوقش در هوای چمن احساس میکند، اشاره میکند و با امید به اینکه روزی خبری از معشوق خواهد رسید، احساس ناامیدی و حسرت خود را بیان میکند. او به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دلش اشاره دارد و از شدت عطش برای وصال او صحبت میکند. در نهایت، او با ذکر نام معشوقش و تأکید بر این که گویی در حال گشتن به دنبال اوست، امید دارد که روزی دوباره به دیدار او نائل آید.
هوش مصنوعی: بوی آن ماه من روزی وارد باغ خواهد شد و حال زار من روزی در نظرها نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: هرچند که از دست من درمانده و ناتوان، کارها به سختی پیش میرود و خبری از آن دلبر بدخلق نیست، اما امیدوارم روزی فرا برسد.
هوش مصنوعی: اگرچه تو مستی مانند آن نرگس زیبا، اما بدان که هر روز بویی از او به گوش میرسد و تو از آن بی خبری، یک روز خبری از آن خواهی شنید.
هوش مصنوعی: با کمان زیبایی ابروهایت، تیر آرزوی دل من روزی به تو خواهد رسید.
هوش مصنوعی: تا کی باید در تاریکی شب فراق بمانم؟ آیا روزی خورشیدی از وصال خواهد تابید؟
هوش مصنوعی: امید من به مانند گلی در باغ، زخم خورده و پژمرده شده است. آیا ممکن است روزی به لطف اشکهایم، بهتر شود و دوباره زنده گردد؟
هوش مصنوعی: من به خاطر عطر خوش او در دنیا سفر میکنم، شاید یک روز دوباره با لطفش به من اجازه دهد بازگردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر من این رنج و غم آخر به سر آید روزی
لب من بر لب آن خوش پسر آید روزی
گر چه دورم زبر یار بدان خرسندم
که مرا زو به سلامت خبر آید روزی
ضربت هجر همی خسته کند جان مرا
[...]
صبح وصل از افق مهر بر آید روزی
وین شب تیره ی هجران بسر آید روزی
دود آهی که بر آید ز دل سوختگان
گرد آئینه ی روی تو در آید روزی
هرکه او چون من دیوانه ز غم کوه گرفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.