ای که ز دولت و اقبال تو برخورداری
برخور از عمر و جوانی که تو در خور داری
چون دلت می دهد ای سنگدل عهد شکن
بی خطایی که ازین غمزده دل برداری
دل نداری و گرت هست دلش نتوان گفت
آن مگر آهن و سنگست که در بر داری
گفتمش زلف تو در خواب ببینم گفتا
این محالست چه سوداست که در سر داری
ای به شیرین سخنی خسرو خوبان جهان
شور فرهاد چه دانی تو که شکّر داری
چون لب و کام من از جام وصالت خشکست
دایم از گریه چرا دامن من تر داری
چون تو مجموعه لطفی ز چه در شأن جهان
بیشتر آیت جورست که از بر داری
شاد بادا دلت از من چه غمت خواهد بود
تو که در ملک جهان این همه غمخور داری
از جهان کام چه جویی دگر ای خام طمع
چون همه کام دل دوست میسّر داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف حال و روز خود میپردازد و در حالی که از محبت و جوانی صحبت میکند، به محبوب خود میگوید که چرا سنگدل است و بیرحمی میکند. او از زیباییهای محبوب سخن میگوید و به او یادآوری میکند که زندگی چقدر شیرین و لذتبخش است، اما همچنان دلشکستگی و غم در دلش دارد. شاعر از محبوب میپرسد که در حالی که او این همه لطافت و زیبایی دارد، چرا به او بیاعتنایی میکند و او را در درد و رنج میگذارد. در نهایت، شاعر اشاره میکند که کاش محبوب به غم او توجه بیشتری داشته باشد، زیرا او خود در زندگیاش غمهای زیادی را تحمل میکند و میتواند از عشق و محبت به جای غمهایش بهرهمند باشد.
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر خوشبختی و شانس خود بهرهمند هستی، از عمر و جوانیات به خوبی استفاده کن، زیرا تو لیاقت این را داری.
هوش مصنوعی: وقتی که دلت به درد میآید، ای سنگدل که به عهد خود وفا نکردی، میتوانی بیهیچ گناهی دل این غمزده را شاد کنی.
هوش مصنوعی: اگر دل نداری و اگر هم داری، نمیتوانی آن را بیان کنی، پس چیزی که در سینهات هست فقط مانند آهن و سنگ بیاحساس است.
هوش مصنوعی: به او گفتم که آرزو دارم زلفهای تو را در خواب ببینم، اما او پاسخ داد که این غیر ممکن است و چه فایدهای دارد که چنین چیزی را در ذهن داشته باشی.
هوش مصنوعی: ای کسی که با زبان شیرینت، برتر از همه زیبارویان هستی، تو چه میدانی از عشق و شوری که فرهاد در دل دارد، در حالی که خود، چون شکر شیرینی.
هوش مصنوعی: چون لبهایم از نوشیدن جام محبت تو خشک شدهاند، چرا همواره دامن من را از اشکهایم برنمیدارد؟
هوش مصنوعی: تو خود مجموعۀ لطف و زیبایی هستی، بنابراین چه دلیلی دارد که به جهانی که از توست، بیرحمی و سختی نشان دهی؟
هوش مصنوعی: شادی همیشه در دل تو باشد، چون از من ناراحت نیستی. تو که بارها غم دیگران را به دوش میکشی و در این دنیا دغدغههای زیادی داری.
هوش مصنوعی: ای فرد نادان، چرا به دنبال خواستههای دنیوی هستی؟ وقتی که همه آرزوها و خوشیهای دلخواهت در دوستی با محبوب فراهم است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو که در چشم چنین غمزه کافر داری
دین اسلام توانی زمیان برداری
سجده آرند به تو شیخ و برهمن با هم
که دو محراب به بتخانه آذر داری
حاجیان گرد حرم صف زده کاین خانه تست
[...]
این چه شوری بود ای سر که تو بر سر داری
هر زمان از ستمی دیده ز خون تر داری
گاه در دیر نصاری و گهی خانه خولی
گاه در کنج تنور این سیر انور داری
حسرت و داغ جوان مردگی و تشنه لبی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.