نگارینا دل پر دردم از تو
سرشک سرخ و روی زردم از تو
مرا خون دل اندر دامن جان
بود ای نور دیده هردم از تو
ز حد بگذشت در دم تا تو دانی
که تسکینی بود بر دردم از تو
ندارم بی تو خواب و خورد یارا
بیا چون هست خواب و خوردم از تو
به سر گردم چو پرگار از غم ای یار
بسی بر دل نشیند گردم از تو
تویی با خرّمی با دیگری جفت
من بیچاره دایم فردم از تو
منم همچون قلم در اشتیاقت
به سر گرد جهان میگردم از تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو گندم گوژ و چون جو زردم از تو
جوی ناخورده گندم خوردم از تو
بدیداری قناعت کردم از تو
تو میدانی که چون خون خوردم از تو
ز خون گرمی که بینم هر دم از تو
سیه رو باشم ار برگردم از تو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.