ای به ناکام دلم خسته و مهجور از تو
کشته ی تیر فراقت شده و دور از تو
از شفاخانه ی وصلت دل من جست دوا
منتظر چند نشینم من رنجور از تو
جرعه ای از قدح وصل به مهجوران ده
تشنه لب چند بمانم من مهجور از تو
گرچه از چشم بینداخته ای چشم مرا
به دو چشمت که بود چشم مرا نور از تو
آنکه مشهور جهان بود به نیکونامی
در جهان گشت به بدنامی مشهور از تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر غم و دوری عاشق از معشوق است. شاعر از احساس درد و رنجی که به سبب جدایی و فراق معشوق به او دست داده، سخن میگوید. او به شدت تشنه وصال معشوق است و از وضعیت نابهسامان خود در فراق او شکایت میکند. شاعر با اشاره به سابقه نیکویی معشوق، به بدنامی خود در جهان اشاره میکند و ابراز امیدواری میکند که روزی دوباره به وصال او برسد.
هوش مصنوعی: ای دل ناکام و بیقرار من، که به خاطر دوری از تو و تیر جداییات آزار دیده و تنها ماندهام.
هوش مصنوعی: از بیمارستان عشق تو، دل من منتظر درمان است. نمیدانم باید چند لحظه دیگر صبر کنم، چون از دوری تو بیمار و رنجورم.
هوش مصنوعی: به من اندکی از آن شراب وصال بده که بسیار تشنهام، اگر قرار است همچنان دور از تو بمانم.
هوش مصنوعی: اگرچه تو به گونهای مرا نادیده گرفتهای، اما چشمانت برای من به عنوان نوری از تو میباشند.
هوش مصنوعی: کسی که در دنیا به خوبی و نیکویی شناخته شده بود، در نتیجه بدیهایی که از او سر زد، اکنون به بدنامی مشهور شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.