گنجور

 
جهان ملک خاتون

مانی قدرت او در دو جهان نقّاش است

او به صورت گری نقش جهانی فاش است

طوطی طبع من خسته ز دریای وجود

به ثنای در توحید تو بس در پاش است

متنفّس نشود از در لطفش نومید

کمترین جانوری بر در او خفّاش است

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
نشاط اصفهانی

شاهد ما چه غم ار پرده دروقلاش است

آفتاب است و نهان از نظر خفاش است

مردمان بیشتر آنست که غافل گذرند

زحدیثی که بهر کوچه و برزن فاش است

دل بی عشق بهر لحظه اسیر هوسی ست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه