ز دریا چو بر خشک شد شهریار
سراسر سپه دید دریا کنار
دو فرزند طیهور با آن سپاه
پیاده شد و آفرین با سپاه
گرفتند مر یکدگر را کنار
نشستند بر باره ی راهوار
چو شه را ز دربند بگذاشتند
ز شادی همه نعره برداشتند
به یک روز بر سر کشیدند راه
ز دشواری راه و سنگ سیاه
بدان باژبان چیز بسیار داد
درم داد و دیبا و دینار داد
چو ره بر سر آورد رنجور شاه
پدید آمد از دور طیهور شاه
رسیدند نزدیک یکدیگران
پیاده شدند از کران تا کران
بپرسید طیهور از آتبین
لب شاه طیهور پر آفرین
همی گفت فرخنده این روزگار
که دیدیم روی تو ای شهریار
سوی خان خویش آمدی شادمان
به کام تو بادا دل بدگمان
بدو آتبین گفت کای نیکنام
دلم شد به دیدار تو شادکام
ز یزدان همه ساله این خواستم
که اکنون بدو دل بیاراستم
برفتند از آن جایگه چند روز
همه راه پر لاله ی دلفروز
به هر منزلی ساخته خوردنی
ز پوشیدنی هم ز گستردنی
همه راه رامشگر و رود و می
ز بهر جهانجوی فرخنده پی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این قطعه، پس از اینکه شهریار از دریا به خشکی میرسد، سپاهیانش را در کنار دریا مییابد. دو فرزند طیهور از سپاه پیاده میشوند و با همدیگر خوشامد میگویند. آنها در کنار یکدیگر مینشینند و پس از گذر از مشکلات راه، در نهایت شاه طیهور را میبینند و از دیدار او خوشحال میشوند. آنها در این روز فرخنده جشن میگیرند و دلهاشان برای همدیگر شاد میشود. در ادامه، به سفر خود ادامه میدهند و در هر محل انواع غذاها و خوراکیها فراهم میکنند و به جشن و شادی میپردازند.
هوش مصنوعی: وقتی شهریار از دریا به خشکی آمد، تمام سپاه را دید که در حاشیه دریا قرار دارند.
هوش مصنوعی: دو فرزند طیهور به همراه آن لشکر پیاده شدند و برای سپاه دعا و تحسین کردند.
هوش مصنوعی: دو نفر یکدیگر را در آغوش گرفتند و کنار هم نشستهاند، بر روی جادهای صاف و هموار.
هوش مصنوعی: زمانی که پادشاه را از قید و بند رها کردند، همه از شادی فریاد و نعره زدند.
هوش مصنوعی: در یک روز، بر سر راهی که دشوار و پر از سنگهای سیاه بود، گرد هم آمدند.
هوش مصنوعی: بدان که با زبان میتوان چیزهای بسیار ارزندهای به دست آورد؛ مانند درهم، پارچههای زیبا و دینار.
هوش مصنوعی: هنگامی که شاه رنجور به مسیر نزدیک شد، در دوردست طیهور شاه نمایان شد.
هوش مصنوعی: به هم نزدیک شدند و از وسیله نقلیه پیاده شدند و به همدیگر نزدیکتر شدند.
هوش مصنوعی: از طیهور پرسیدند درباره آتشین لب شاه طیهور که پر از زیبایی و ستایش است.
هوش مصنوعی: فرخنده میگفت که این روزگار را به خاطر دیدن چهره تو، ای پادشاه، شادمان و خوشبخت است.
هوش مصنوعی: به منزل خودت خوشحال و سرشار از شادی برگشتی، امیدوارم که دلهای بدبین و شککاو به تو خوشی نرسانند.
هوش مصنوعی: به آتشنشان گفت: ای کسی که نام نیک داری، من با دیدن تو خوشحال شدم.
هوش مصنوعی: هر سال از خدا خواستم که امسال قلبم را به عشق او زینت ببخشم.
هوش مصنوعی: چند روز از آن مکان دور شدند و راه را پر از لالههای زیبا کردند.
هوش مصنوعی: هر خانهای چیزی برای خوردن و پوشیدن دارد که هر یک به نوعی فراهم شده و در دسترس است.
هوش مصنوعی: همه مسیرها برای لذتطلبان و خوشگذرانان وجود دارد تا برای جستوجوی خوشبختی تلاش کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.