سر ماه چون ماهِ نو شد پدید
همه دامن کوه لشکر کشید
بیاورد کوش از یلان شش هزار
دلیران و گردان خنجر گزار
همی گشت بر کوه تا چون کند
که بر آتبین بر شبیخون کند
به کابل زناگه به کنده رسید
چو دید آن شگفتی دلش برپرید
ز کردار شاه آتبین خیره ماند
بزد شیف و شبرنگ را پیش راند
چنین گفت کای شاه برگشته بخت
رسیده به جان تیغ و شد کار سخت
ز کنده چه سود و ز کوه بلند
که از آسمان بر تو آید گزند
زمانه روان را چو بر بایدت
ز بالین دیبا چه سود آیدت
از آن نوشدارو چه یابی تو سود
چو جانت زمانه بخواهد ربود
شما را زمانه فزون از سه روز
نمانده ست، شاها، تو رخ بر فروز
چو پیش من آید پیاده سپاه
کنم اندر این کنده صد جای راه
بینبارم این را به خاک و به سنگ
ز تیغم شود کوه یاقوت رنگ
ز خون سوارانْت ای شهریار
کنم لعل رنگ این همه کوهسار
نمانم که ماند کسی تندرست
ز پای اندر آرم تو را از نخست
چو بشنید گفتار کوش آتبین
بخندید و خیره بماند اندر این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، پس از ظهور ماه نو و تجمع لشکر در دامنه کوه، یلان دلیر به تعداد شش هزار نفر آماده نبرد میشوند. کوش آتبین در مسیر خود به کنده میرسد و با دیدن شگفتیهای آنجا، به نگران مینگرد. او به شاه میگوید که اوضاع به شدت خطرناک شده و برایش توضیح میدهد که با وجود بلندی کوه و دسترسی به منابع، هیچ فایدهای ندارد اگر تقدیر بر او بد شود. او از سود نوشدارو و زندگی راحتی که در دیبا میتوان داشت سخن میگوید و به شاه هشدار میدهد که زمانه همواره در حال تغییر است و ممکن است کارشان به پایان برسد. اما پس از شنیدن این سخنان، شاه با خنده و حیرت به گفتار کوش آتبین واکنش نشان میدهد و بیتفاوت به خطرات پیشرو میماند.
هوش مصنوعی: وقتی که ماه نو طلوع کرد، تمام دامن کوه پر از لشکری شد که در حال آمادهباش بودند.
هوش مصنوعی: بیا و شجاعانی را که در جنگ مهارت دارند و شش هزار نفر از دلیران هستند، با خود همراه کن و آماده نبرد شوند.
هوش مصنوعی: او در کوهستان میگردد تا ببیند چگونه میتواند بر آتشبیان حمله کند.
هوش مصنوعی: وقتی به کابل رسید و آن زیبایی را دید، قلبش پر از شگفتی و هیجان شد.
هوش مصنوعی: رفتار شاه آتبین چنان حیرتانگیز بود که شیف و شبرنگ را به جلو راند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شخصی به شاه میگوید، ای پادشاه، بخت تو تغییر کرده و به نظر میرسد که حالا وضعیت بسیار دشواری پیش روی تو قرار دارد. فشاری به تو میآید که ممکن است خطرناک باشد.
هوش مصنوعی: از ریشه و ساخت و ساز چیزی حاصل نمیشود، همچنان که از ارتفاعات یک کوه بلند نیز نمیتوان انتظار نفعی داشت؛ زیرا اگر مشکلی از آسمان بر تو نازل شود، این عوامل نمیتوانند کمکی کنند.
هوش مصنوعی: زمانه مثل آب جاری است و وقتی که تو باید از آن بگذری، پارچه نازک و زیبای دیبا چه کمکی به تو میکند؟
هوش مصنوعی: از آن داروی شفابخش چه بهرهای میبرى وقتی که زمانه جان تو را بگیرد؟
هوش مصنوعی: زمان شما بیش از سه روز باقی نمانده است، ای پادشاه، چهرهات را روشن کن.
هوش مصنوعی: وقتی سپاه به صورت پیاده به پیش من بیاید، در این زمینه میتوانم صد راه را در این کنده ایجاد کنم.
هوش مصنوعی: من با خاک و سنگ همنشینم، چون تیغ من به کوه رنگ یاقوت میدهد.
هوش مصنوعی: از خون سربازانت ای پادشاه، رنگ لعل (خانه) این همه کوه را میسازم.
هوش مصنوعی: من نمیخواهم بمانم که کسی سالم بماند؛ از ابتدا تو را به زمین میاندازم.
هوش مصنوعی: وقتی که کوش آتبین سخنان او را شنید، خندید و به فکر فرو رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.