از ایرانیان کودکی نیکدل
که خورشید گشتی ز رویش خجل
که با کودکان دگر، آتبین
ببخشیده بُد کوش را پیش از این
از آن کودکی بود پیشش بپای
شنید آن همه بند و نیرنگ و رای
چنان دشمنی بر دلش کرد جوش
که یکسر رمید از دلش مهرِ کوش
ز خویشان بپرسید آن پیش بین
که بودند در لشکر آتبین
همی بود تا مست شد مغز و کوش
برفت و بخفت و شد از کوش هوش
گریزان بشد کودک پاکدل
همه شب همی تاخت در آب و گل
چو در پیش شه آتبین شد ز راه
به رخساره بپسود خاک سیاه
دژم بود خسرو ز سوگ سُوار
ندانست کس بدفتاده ست کار
نه از رفتن کوش کاو را چه بود
نه این راز هرگز ز مردم شنود
چنان کردش آگاه کودک ز راز
که گشت آتبین از در بسته باز
که فرزند دارای چین است کوش
تو ای شاه ایران به من دار گوش
ز کارش چو آگاه شد شاه چین
یکی لشکر آورد بر تو به کین
چو دانست کآمد مر او را نهیب
فرستاد زی کوش رنگ و فریب
مر او را به دستان سوی خویش برد
نمود آن سبک مایه این دستبرد
که فرزند شه را به زخم درشت
به کین برادرش با او بکشت
سگالش چنین کرد با شاه دوش
مرا دیوچهر ستمکاره کوش
که کوهی دارند ایران سپاه
ز تیزی، سواران نیابند راه
که گردند از آن ره سواران ستوه
پیاده به آید بدان رزم کوه
فرستاد تا لشکر آید ز چین
پیاده ستوده سواری گزین
همی گویدش راه ماچین از اوی
ستانم، کشم سر بسر کین از اوی
چو بشنیدم این، زی تو بشتافتم
از آن بدگهر رو برتافتم
کنون هر چه دانی که بایدتْ کرد
بکُن شهریارا وز آن برمگرد
بپرسید و گفت این پیاده سپاه
کی آید بدین بیشه و رزمگاه
چنین داد پاسخ که شاها، مگر
به بیشه درآید سه روز دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، داستان کودکی نیکدل از ایرانیان روایت میشود که به هنگام بروز مشکلات برای کشورش، به یادآوری رازهایی از لطافتهای کودکیش میافتد. او کودک پاکدلی است که از آتش خشم دشمنان و نیرنگهای آنها متاثر شده و در جستجوی راه حلی برای رهایی میباشد. این کودک متوجه میشود که لشکری از چین در حال نزدیک شدن به ایران است و به شاه توضیح میدهد که باید برای مقابله آماده شود. او اطلاعاتی به شاه میدهد که سپاه پیادهای از چین به جنگ میآید و شاه را از خطر آگاه میکند. این کودک به عنوان یک نجاتدهنده و پیشبینیکننده، حکمت و شجاعت خود را نشان میدهد و به دنبال ایجاد اتحاد و بسیج نیروهای ایرانی است.
هوش مصنوعی: کودکی از ایرانیان که با دل نیکش، به قدری درخشان است که حتی خورشید از زیباییاش شرمنده میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که پیش از این، عشق و محبت به دیگران، به ویژه کودکان، اهمیت زیادی داشته و انسان باید تلاش کند تا این حس را در خود تقویت کند.
هوش مصنوعی: از زمان کودکی، او شاهد همهٔ فریبها و ترفندها بوده و به خوبی آنها را درک کرده است.
هوش مصنوعی: دشمنی به حدی در دلش جوشید که تمام عشق و محبتش را از دل بیرون کرد.
هوش مصنوعی: از بستگان بپرسید آن پیشگو که در سپاه آتشین چه کسانی بودند.
هوش مصنوعی: شخصی در حال تلاش و کوشش است تا به حالت مستی برسد، او از تلاش خود خسته میشود و به خواب میرود و در نتیجه، هوش و تمرکز خود را از دست میدهد.
هوش مصنوعی: کودک معصوم و بیآلایش، تمام شب در حال بازی و دویدن در میان آب و گل بود و از همه چیز دوری میجست.
هوش مصنوعی: زمانی که در برابر پادشاه آتشین مزاج، از راه رسید، به خاطر اهمیت موضوع، غبار سیاه بر چهره خود نشاند.
هوش مصنوعی: خسرو به خاطر اندوه و غم، در حالتی ناامید و دلشکسته قرار داشت و هیچکس ندانست که چه مشکل و خطری پیش آمده است.
هوش مصنوعی: نه نگرانی از رفتن کسی دارم و نه این راز را از دیگران میشنوم.
هوش مصنوعی: کودک به قدری از رازها مطلع شد که درهای بسته بر روی او باز شدند و مانند آتشین شد.
هوش مصنوعی: فرزند تو که نشانهای از زیبایی و جوانی دارد، ای شاه ایران، لطفاً به حرفهای من توجه کن.
هوش مصنوعی: وقتی شاه چین از کار او باخبر شد، لشکری بهطور انتقامی علیه او آماده کرد.
هوش مصنوعی: وقتی او متوجه شد که کسی او را تهدید کرده است، به سمت رنگ و فریب رفت تا خود را پنهان کند.
هوش مصنوعی: او را با دستان خود به سوی خود برد و نشان داد که این عمل چه راحت و آسان است.
هوش مصنوعی: فرزند شاه با زخم عمیق برادرش را به خاطر انتقام کشته است.
هوش مصنوعی: او با من مانند شاهی که به سگش میپردازد، رفتار کرد؛ دیوچهر ستمگری کوشید.
هوش مصنوعی: در ایران کوههایی وجود دارد که به خاطر سختی و تیزی آنها، سواران نمیتوانند به راحتی از رویشان عبور کنند.
هوش مصنوعی: سوارانی که خسته و ناامید شدهاند، از آن مسیر سخت و دشوار به سمت جنگ در کوه میآیند.
هوش مصنوعی: فرستاده شد تا ارتش از چین بیاید و سواران برجسته را انتخاب کند.
هوش مصنوعی: من از او میخواهم که راه را به من نشان دهد و در عوض، برای خودم انتقام بگیرم.
هوش مصنوعی: وقتی که این را شنیدم، به سوی تو دویدم و از آن شخص بد ذات روی برتافتم.
هوش مصنوعی: حالا هر کاری که میدانی باید انجام دهی، انجام بده، ای شهریار و از آن برنگرد.
هوش مصنوعی: سئوال کردند که این لشکر پیاده کی به این محل و میدان نبرد خواهد رسید؟
هوش مصنوعی: پاسخ داد که ای شاه، شاید سه روز دیگر به جنگل برویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.