وز آن سوی رود از پس کارزار
فرستاده بود آتبین ده سوار
نشانده همه بر درخت بلند
که ناگه ز دشمن نیاید گزند
یکایک چو دیدند ناگه سپاه
سوی آتبین بر گرفتند راه
که روی هوا سرخ و زرد و بنفش
ز تابیدن رنگهای درفش
هوا سربسر بود نالد همی
زمین از گرانی بنالد همی
همانا که خود شاه چین آمده ست
کجا چین و ماچین به کین آمده ست
بیاراست پس آتبین با گروه
فرستاد یکسر بنه سوی کوه
لب رود بگرفت و راه سپاه
کشیدند دیده همه سوی راه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از داستان، فرستادهای از طرف آتابین (شاه) با ده سوار به میدان جنگ آمده است. آنها درخت بلندی را به عنوان نشانهای برای جلوگیری از حمله دشمن انتخاب کردهاند. وقتی سپاه دشمن را میبینند، به سمت آتابین حرکت میکنند. فضای اطراف پر از رنگهای درفش و هیاهو است، و زمین به شدت تحت فشار است. آتابین با گروهش آماده میشود و فرماندهی میکند که همه به سمت کوه حرکت کنند و لب رود را بگیرند و همه چشمها به راه جلو دوخته شده است.
هوش مصنوعی: از طرف دیگر رودخانه، پس از نبرد، فردی به نام آتبین را با ده سوار فرستاده بود.
هوش مصنوعی: همه را بر درخت بلندی نشسته، که ناگهان از دشمن مشکلی پیش نیاید.
هوش مصنوعی: هر کس که ناگهان سپاه را دید، به سمت آتشبان (آتشسوزی) راهی شد.
هوش مصنوعی: چهرهای که در آسمان به رنگهای قرمز، زرد و بنفش درخشان است، ناشی از تابش رنگهای پرچم است.
هوش مصنوعی: آسمان به شدت داغ است و زمین هم از شدت گرما شکایت میکند.
هوش مصنوعی: در واقع، شاه چین به اینجا آمده است، در حالی که چین و ماچین به خاطر انتقام به اینجا رسیدهاند.
هوش مصنوعی: پس آتش را آماده کرد و گروهی را فرستاد تا همه چیز را به سوی کوه ببرند.
هوش مصنوعی: در کناره رود، عبور سپاه را مسدود کردند و همه نگاهها به سمت مسیر معطوف شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.