سپه را بدو داد هنگام خواب
به رفتن گرفتند گردان شتاب
چو یک نیمه از شب گذر، کوش
بزد نای رویین، برآمد خروش
دلیران به شمیر بردند دست
ز خواب گران چینیان نیمه مست
یکی بر ره بیشه آورد تگ
یکی را ز سستی نجنبید رگ
یکی راست ناکرده بر تن قبای
رسید اندر او نیزه ی جانگزای
یکی نانشسته به اسب نبرد
همی تیغ برّان به تن باز خورد
شبی بود با هول و با گیر و دار
نشد هیچ نرم آتش کارزار
چو شد روز سالار چین بنگرید
همه دشت پر کشته و خسته دید
بترسید و یکسر سپه را نیافت
بشد بر پی اش کوش و اندر شتافت
به لشکرگه چینیان بازگشت
سپاهش از آن ساز با ساز گشت
همه خواسته بر گرفت و بداد
بر او آتبین آفرین کرد یاد
یکایک ببوسید رویش به مهر
هنر گفت بهتر یلان را ز چهر
بدادش بسی جامه و سیم و زر
هم اسب و ستام و کلاه و کمر
بدان مایه لشکرش سالار کرد
ز ساز آن سپه را بی آزار کرد
همان روز آن جا بُنه برنهاد
همی رفت در بیشه مانند باد
چو ببرید از آن بیشه دو روز راه
به شادی فرود آمد او با سپاه
تنی چند از این مردم پیش بین
فرستادشان بر درخت آتبین
بدان تا گر آید ز دشمن سپاه
ببینند، آگاهی آرند به شاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، وقایعی از یک شب نبرد روایت میشود. سپه (ارتش) هنگام خواب به آمادهسازی برای رفتن میپردازد، اما برخی از نیروها به دلیل خستگی و بیتوجهی در حال خواب هستند. در صبح روز بعد، سالار چینیان با دیدن تلفات زیاد در میدان جنگ ترسیده و به جستجوی سپاه خود میپردازد. او به لشکرگاه چینیان بازمیگردد و به سپاهیانش که از افتخارات پیروزی آگاه هستند، پاداش میدهد. او به تدارکات و آمادهسازی سپاه مشغول است و در نهایت، سپاه به همراه شادی و پیروزی به راه خود ادامه میدهد و برای آگاهی از تحرکات دشمن، چند نفر را به بالای درختها میفرستد.
هوش مصنوعی: در هنگام خواب به سپاه دستور دادند و آنها با سرعت به حرکت درآمدند.
هوش مصنوعی: وقتی که نیمه شب به پایان میرسد، نایی به صدا درمیآید و صدای بلندی بلند میشود.
هوش مصنوعی: دلیران با شجاعت از خواب عمیق بیدار شدند و به سوی دشمنان رفتند در حالی که چینیها به حالت مستی نیمهخمار بودند.
هوش مصنوعی: یک نفر در مسیر جنگل نیزهای آورد، اما یک نفر دیگر به خاطر کمبود انرژی و قدرت، نتوانست تکانی بخورد.
هوش مصنوعی: کسی که به حقیقت نرسیده، مانند فردی است که بر تن خود لباس خوش-دوختی دارد، اما در درونش نیزهای وجود دارد که میتواند به او آسیب برساند.
هوش مصنوعی: کسی که با نان و آب سر نکرده است، در میدان جنگ سوار بر اسب میشود و شمشیر برندهاش را بر تن خود فرود میآورد.
هوش مصنوعی: شبی پر از نگرانی و آشفتگی بود و در این شرایط، آتش جنگ به هیچ وجه آرام نشد.
هوش مصنوعی: وقتی روز جنگ با سالار چین فرارسید، مشاهده کرد که تمام دشت پر از کشتهها و افرادی خسته و بیحال است.
هوش مصنوعی: در اینجا به افرادی هشدار داده میشود که از خطر بترسند و از سپاه دشمن دوری کنند. باید به دنبال راهی برای فرار باشند و به سرعت اقدام کنند تا از آسیب در امان بمانند.
هوش مصنوعی: سربازان چین به محل استقرار خود برگشتند و با هم هماهنگ و سازگار شدند.
هوش مصنوعی: همه آرزوها را برآورده کرد و به او هدیهای داد که آتش را نیز به یاد آورد.
هوش مصنوعی: هر یک از آنها را با مهربانی ببوسید، زیرا هنر به من آموخت که چهرههای دلیران را میتوان بهتر از زیباییهای ظاهری ارزیابی کرد.
هوش مصنوعی: او برایش لباسهای زیادی، طلا و نقره، همچنین اسب، زین، کلاه و کمربند فراهم کرد.
هوش مصنوعی: بدان که با کمک و پشتیبانی او، فرمانده لشکرش را به آرامی و بدون هیچ آسیبزنی به موقعیت خود رساند.
هوش مصنوعی: در همان روز، او در آن مکان ماند و به سرعت به سوی جنگل رفت، انگار که باد میوزد.
هوش مصنوعی: وقتی که از آن جنگل عبور کردند، پس از دو روز راه، او با سربازانش با شادی به پایین آمد.
هوش مصنوعی: گروهی از مردم را به سوی درخت آتشین فرستادند تا وضعیت آن را بررسی کنند.
هوش مصنوعی: بدان که اگر دشمن سپاهی به کشور بیاورد، این خبر به شاه خواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.