وزآن پس بتان را بدان چهره کرد
که فرزانه او را از آن بهره کرد
چنین گفت پس بر سر انجمن
که از زیردستان ما، مرد و زن
نخستین به یزدان نیایش کنید
پس آن گاه ما را ستایش کنید
که او کردگار است و من شهریار
مرا و شما را بدوی است کار
شدند آن همه کشور ایزد پرست
جهان از کف دیو وارون بجست
ز شاهان، وز مردم لشکری
همان نامه آمد به فرمانبری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.