چنین گفت گوینده ی باستان
که از راستان آمد این داستان
که چون تور و سلم آن بدی ساختند
که گیتی از اریج بپرداختند
به بیهوده شد کُشته ی دست تور
فریدون شد از خواب، وز خورد دور
رخ شاه فرّخ شد از درد زرد
شب و روز نفرین همی یاد کرد
همی گفت کای داد ده کردگار
توانا و دانا و پروردگار
تو از پُشت ایرج یکی نامور
بده تا بدین کین ببندد کمر
که بر بی گناه آمد او را گزند
به بیهوده شد کُشته آن مستمند
به تور دلیر آن زمان سلم گفت
که این داستان بیش نتوان نهفت
یکی دشمن از خویش برداشتیم
اگر چند تخم بدی کاشتیم
کنون دشمنی ماند ما را دگر
به پیگار او بست باید کمر
پی دیوزاده از زمین کم کنیم
وزآن پس دل خویش بی غم کنیم
بدو تور گفت ای برادر مگوی
از این داستان رازها بازجوی
اگر ما بدین رزم رای آوریم
سرخویشتن زیر پای آوریم
شود با فریدون یکی دیوزاد
از این در سخن در نباید گشاد
که او کوه طارق گرفته نشست
سپاهی فراوان و جایی درست
چو داند که ما رزم خواهیم جُست
کند آستین با فریدون درست
ز یک روی کوش و ز یک روی شاه
شود پادشاهی به ما بر تباه
همان به که ما پیشدستی کنیم
ز شاه سرافراز مُستی کنیم
ره راستی بازجوییم از اوی
سخن جز به خوبی نجوییم از اوی
بدو بازداریم یکباره دست
همه پادشاهیش چندان که هست
چو با ما به سوگند پیمان کند
همانا که سوگند ما نشکند
هم از ما شود ایمن و هم ز شاه
بر او شاه دیگر نیارد سپاه
و دیگر که خویشی ست ما را میان
ز مادر که هستیم ضحاکیان
اگر شاه با ما کند داوری
دهد کوش ما را بسی یاوری
وگر خود نیارد به یاری سپاه
روا باشد اندی کی نزدیک شاه
نه گردد نه لشکر فرستدش نیز
نه نیرو فزاید مر او را بنیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این داستان باستانی، گوینده به نقل از وقایع میپردازد که چگونه تور و سلم، برادران ایرج را به قتل رساندند و این امر باعث نگرانی فریدون شد. فریدون، شاهی که از خواب و خوردن دور شده، به فکر انتقام از کشنده بیگناه ایرج است و از خداوند درخواست یاری میکند.
بعد از کشته شدن ایرج، تور و سلم به این نتیجه میرسند که باید علیه دشمنی که خود به وجود آوردهاند، اقدام کنند و به وحدت و همکاری فکر میکنند. آنها مطمئن هستند که اگر دست به عمل نزنند، دشمنی از میان نخواهد رفت و این کار همانا جزء مسئولیتهای آنها است.
تور برادرش سلم را ترغیب میکند که نباید به راز این موضوع پرداخته و نباید در مورد فریدون غفلت کرد. در ادامه، آنها به فکر تدابیر لازم برای مقابله با فریدون میافتند و به این نتیجه میرسند که باید قبل از هر چیز، از قدرت و تأثیر خانواده و روابط خود بهره ببرند و برای موفقیت در این نبرد، عزم جدی داشته باشند.
به طور کلی، داستان بیانگر پیامدهای جنگ و انتقام و نیز اهمیت همکاری و تدبیر در مواجهه با مشکلات است.
هوش مصنوعی: گویندهای قدیمی این داستان را روایت کرده است که این داستان از انسانهای راستگو و درستکار نشأت گرفته است.
هوش مصنوعی: زمانی که تهمتن و سلم در پی آن بدی رفتند، به گونهای شد که جهان از رنج و سختی رهایی یافت.
هوش مصنوعی: این بیت به آن اشاره دارد که تلاش و sacrific کردن برای اهداف بیهوده، نه تنها نتیجهای نداشته بلکه باعث تلف شدن عمر و انرژی نیز میشود. به نوعی، به مسائلی اشاره میکند که پس از بیداری و آگاهی، به نظر میرسند بیفایده بودهاند و از دوری و جدایی نشأت میگیرند.
هوش مصنوعی: چهره فرخندهی شاه از درد و اندوه زرد شده است و او هر شب و روز به نفرین و بدیها فکر میکند.
هوش مصنوعی: او میگفت: ای دادخواه و خدای توانا و دانا، پروردگار من.
هوش مصنوعی: شما از پشت ایرج، یکی را به من معرفی کن تا با این کینه تسویه حساب کند و انتقام بگیرد.
هوش مصنوعی: کسی که به بی گناهی آسیب میزند، در حقیقت بیجهت موجب قتل یک انسان نیازمند شده است.
هوش مصنوعی: در آن زمان، سلم به دلیر گفت که نمیتوانیم این ماجرا را بیشتر از این پنهان کنیم.
هوش مصنوعی: یک دشمنی از میان خود برداشتیم، هرچند که ممکن است کارهای بدی انجام داده باشیم.
هوش مصنوعی: اکنون دشمنی باقی مانده و باید خود را برای رویارویی با او آماده کنیم.
هوش مصنوعی: بیایید فرزند دیو را از زمین حذف کنیم و سپس دل خود را از غم خالی کنیم.
هوش مصنوعی: به او گفتند: ای برادر، درباره این ماجرا چیزی نگو و رازها را جستجو مکن.
هوش مصنوعی: اگر ما وارد این نبرد شویم، باید خود را با تمام وجود و افتخار فدای آن کنیم.
هوش مصنوعی: با فریدون، هیچ دیوانهای نباید از این در حرف بزند.
هوش مصنوعی: کسی به نام طارق در کوهی نشسته و سپاهی بزرگ را گرد هم آورده و مکانی را برای خود انتخاب کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی بداند که ما به دنبال نبرد هستیم، بیدرنگ آستین خود را برای آماده شدن بالا میزند.
هوش مصنوعی: اگر از یک طرف تلاش کنی و از طرف دیگر به قدرت و سلطنت فکر نکنی، ممکن است به سلطنت بزرگی در زندگی برسی. اما اگر تنها به موفقیت و ثروت فکر کنی، ممکن است به خطر بیفتی و از این موقعیت خوب دور شوی.
هوش مصنوعی: بهتر است که ما ابتکار عمل را در دست بگیریم و از خوشحالی و سرافرازی شاه بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: ما در پی حقیقت هستیم و از او فقط سخن خوب میگوییم.
هوش مصنوعی: ما باید به سرعت و یکجا دست همه را از سلطنت و قدرتش بکشیم، به اندازهای که میتواند باشد.
هوش مصنوعی: هرگاه کسی با ما به عهد و پیمان بست، بدان معناست که ما نیز عهد خود را زیر پا نخواهیم گذاشت.
هوش مصنوعی: از ما امنیت برقرار شود و همچنین از سوی شاه، زیرا هیچ فرمانروایی دیگر نمیتواند بر او لشکرکشی کند.
هوش مصنوعی: در اینجا به رابطه و پیوند خانوادگی اشاره شده است. از سوی مادر، ما به موجوداتی میمانیم که با ویژگیهای خاص و متمایزی شناسایی میشوند، به نوعی به نسل یا قوم خاصی تعلق داریم که نام آنها به طور خاص ذکر شده است.
هوش مصنوعی: اگر پادشاه به ما داوری کند، ما هم با تلاش و کوشش خود حمایتهای زیادی را به او خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: اگر خود شخص به یاری سپاه نشتابد، جایز است که اندکی نزد شاه بماند.
هوش مصنوعی: نه او را خواهد فرستاد که لشکری به دنبال او بفرستد، نه نیرویی به او افزوده خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.