برابر همی بود با سال هشت
سواری شتابان برآمد ز دشت
یکی نامه از تور شوریده هوش
که چندین چه باشی تو در بند کوش
که ایرج ز ما باژ جوید همی
سخنهای بیهوده گوید همی
نماید به ما بر همی مهتری
پدر داد ما را چنین کهتری
که او را به ایرانیان شاه کرد
مرا و تو را سر سوی راه کرد
برادر که از ما دو تن کهتر است
چرا او بجای پدر در خور است
اگر تو روا داری این بندگی
بمانی بدو تاج و فرخندگی
مرا نیست در دل چنین داستان
نباشم بدین کار همداستان
وگرنه سبک باش و نزد من آی
چو با من یکی گشته باشی به رای
به سوگند هر دو پساییم دست
که هرگز نباشیم ایرج پرست
که بهتر بود مرگ از آن زندگی
کجا کهتران را کنی بندگی
چو آن نامه سلم دلاور بخواند
بزد کوس و شبگیر لشکر براند
حصاری شد از ننگ و سختی رها
به زیر آمد از کوه چون اژدها
سپاه پراگنده آمد برش
بپوشید روی زمین لشکرش
همه اندلس باز تا باختر
گرفت و به پیروزی آورد سر
دگر باره ویرانی آباد کرد
به بخشش دل مردمان شاد کرد
به نیرو فزونتر شد از بار پیش
به مردان جنگاور و گنج خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از داستان، نامهای از تور، که دچار جنون است، به سلم میرسد. او در نامه از بندگی ایرج و احساس حقارت میگوید و به نارضایتی خود از وضعیت موجود اشاره میکند. او نمیخواهد به عنوان برادر، زیر دست ایرج باشد. سلم تصمیم میگیرد که به جنگ برخیزد و لشکر خود را جمع کند تا از ننگ بندگی رها شود. پس از شنیدن نامه، او به جمعآوری نیرو میپردازد و آماده نبرد میشود. سرانجام، لشکر او بر زمین میریزد و پیروزی به دست میآورد و به انتقام بلندمدت خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: در همان زمان، در سال هشتم، سواری با سرعت زیاد از دشت بیرون آمد.
هوش مصنوعی: یک شخصی نامهای از کسی دریافت کرده که به شدت مضطرب است و از او میپرسد که چرا هنوز در این وضعیت گرفتار شده و باید تلاش کند تا از بند رها شود.
هوش مصنوعی: ایرج از ما باج میطلبد و مدام حرفهای بیفایده میزند.
هوش مصنوعی: به ما نشان میدهد که پدر بزرگوار ما، چنین ضعفی را به ما داده است.
هوش مصنوعی: او مرا شاه ایرانیان قرار داد و تو را به سوی راه درست هدایت کرد.
هوش مصنوعی: چرا برادری که از ما دو نفر کمارجتر است، باید به جای پدر مورد توجه قرار بگیرد؟
هوش مصنوعی: اگر تو این خدمت و بندگی را بپذیری، به تو تاج و خوشبختی خواهند داد.
هوش مصنوعی: باید بگویم که در دل من هیچ قصهای نیست و من هم در این کار هم نظر و هم عقیده نیستم.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی سنگین باشی، بیدرنگ به نزد من بیا، زیرا وقتی با من یکی شوی، همهچیز آسانتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: به هر سوگندی که میخوریم، هر دو با هم قرار میگذاریم که هرگز به کسی مانند ایرج که در حقاش ظلم شده و به او احترام نمیگذاریم، وفادار نباشیم.
هوش مصنوعی: بهتر است که انسان بمیرد تا اینکه زندگی کند و دیگران را به بندگی بکشاند.
هوش مصنوعی: وقتی آن نامه از سهراب دلیر خوانده شد، طبل جنگ به صدا درآمد و لشکر را به حرکت درآورد.
هوش مصنوعی: او از شرم و ناملایمات رهایی یافته و مانند اژدهایی که از کوه پایین میآید، به پایین آمده است.
هوش مصنوعی: سربازان پراکنده به او حمله کردند و زمین را زیر سایه لشکر خود پوشاندند.
هوش مصنوعی: همه قسمتی از سرزمین اندلس را دوباره به سمت باختر بازپس گرفته و به پیروزی دست یافتند.
هوش مصنوعی: بار دیگر سرزمین ویران را بازسازی کرد و با کمک به دیگران، دل مردم را شاد نمود.
هوش مصنوعی: او با قدرتی بیشتر از گذشته به جنگجویان و ثروت خود افزوده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.