پراندیشه خسرو شبی خفته بود
جهان دید کز میغ آشفته بود
زمین تیره گشتی چو دریای قیر
به پرده درون ماه و کیوان و تیر
شب آشفته بودی، هوا هولناک
گرفته جهان سربسر آب و خاک
از آن هول ترسان شدی مرد و زن
نیایش نمودی همی تن بتن
کشیده همه دست بر آسمان
تن اندر نژندی، دل اندر غمان
همی خویشتن دید جایی بلند
به دل شادمان و به جان ارجمند
جهانی بدو اندر آورده روی
کشیده همه دیدگان اندر اوی
یکی آفتاب از رخانش بتافت
کز آن روشنی هر کسی بهره یافت
رمید از جهان سربسر تیرگی
برفت از دل مردمان خیرگی
نهادند سر یک بیک در زمین
بسان شمن پیش شاه آتبین
سپیده چو برخاست، با کامداد
مر آن خواب را یک بیک کرد یاد
بدو گفت، شاها، تو رامش فزای
که آمد که یزدان گیتی نمای
پدید آورد آن که جمشید شاه
امید جهان کرد پشت و پناه
نمانده ست با مردمان نیکوی
شده ست آشکارا بدو جادوی
دگر آن بلندی و آن جایگاه
که مردم همی کرد زی تو نگاه
همی چشم دارند و امیدوار
که باشد شما را یکی روزگار
یکی از شما برنشیند به تخت
که مردم رها گردد از رنج سخت
دگر آفتاب، آن که دیدی به خواب
که تابان شد از روی تو آفتاب
ز عکسش همی میغ شد ناپدید
وز او روشنایی به هر کس رسید
ز پشت تو شاها، نه تا دیرگاه
یکی شهریاری برآید به گاه
که تاجش چو خورشید روشن شود
ز دانش جهان زیر جوشن شود
بَدان را برآرد ز گیتی دمار
شود کام نیکان بدو کامگار
بوَد مرد دینی از او شادمان
غم و رنج بیند از او بدگمان
بیاراید آن شاه گیتی به داد
چو هنگام جمشیدِ فرّخ نهاد
ز گیتی همه کس شود بهره مند
از او جادوی و دیو بیند گزند
برومند گردد ز فرّش زمین
جهان را بیاراید از داد و دین
ز گفتار او آتبین گشت شاد
در شادکامی به دل برگشاد
نگه کرد در اختر و کار خویش
همه کام دل دید و بازار خویش
فزونی و شاهی و شادی و گنج
سوی دشمنان درد و اندوه و رنج
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، خسرو در شب خوابیده است و دنیایی آشفته و تاریک را میبیند. زمین مانند دریای سیاه است و آسمان پر از ترس و هول. مردم دچار وحشت شده و به دعا و نیایش پرداختهاند. در این میان، نوری از آفتاب میتابد که از چهرهای درخشان میآید و باعث میشود مردم از تیرگیها فرار کنند.
سپیدهدم به یاد خواب خسرو میآورد که او باید برانگیزد و امیدها را زنده کند. فردی از نسل جمشید که شاهی نیکو باشد، بر تخت سلطنت مینشیند و به مردم آرامش و خوشبختی میبخشد. با آمدن این شاه، جامعه از شر بدیها رهایی مییابد و مردم از خوشی و ثروت بهرهمند میشوند. این تحولات به قوم آتبیان و به ویژه خسرو امید میدهد و باعث شادی و رونق در زندگی میشود.
هوش مصنوعی: خسرو، پادشاه اندیشمند، شب به خواب رفته بود و در خواب متوجه شد که جهان در حالتی آشفته و نابسامان قرار دارد.
هوش مصنوعی: زمین مانند دریایی تاریک و سیاه شده است، مانند قیری که درونش ماه و زحل و تیر را نمایش میدهد.
هوش مصنوعی: شب به شدت ناآرام و نگرانکننده بود، و جو به طرز عجیبی ترسناک به نظر میرسید، به طوری که دنیا کاملاً در آغوش آب و زمین به سر میبرد.
هوش مصنوعی: مرد و زن از ترس و هول به نیایش و دعا پرداختند و هر کدام به تنهایی از دل و جانشان دعا کردند.
هوش مصنوعی: همه دستها به سوی آسمان دراز شدهاند، اما دلها در غم و اندوه هستند.
هوش مصنوعی: او خود را در مکانی مرتفع دید، قلبش شاد و جانش ارزشمند بود.
هوش مصنوعی: دنیا به او روی آورده و همه نگاهها به سمت او است.
هوش مصنوعی: یکی از چهرههای زیبا و درخشان، نوری تاباند که به وسیله آن، هر کس از آن روشنایی بهرهمند شد.
هوش مصنوعی: عالم پر از تاریکی شده و مردم از دلهایشان خوب و نیکویی رخت بربسته است.
هوش مصنوعی: یک نفر را در زمین دفن کردند، مانند یک مجسمه در مقابل پادشاه آتشین.
هوش مصنوعی: وقتی سپیده دم سر زد، خواب را به طور کامل به یاد آوردم.
هوش مصنوعی: به او گفتند، ای شاه، تو شادی را افزایش بده، زیرا یزدان جهان را به نمایش گذاشته است.
هوش مصنوعی: او کسی است که جمشید شاه را آفرید و باعث شد که او پشتوانه و امیدی برای حیات در جهان باشد.
هوش مصنوعی: با مردم خوب دیگر چیزی نمانده و به وضوح، او تاثیر بدی بر آنها گذاشته است.
هوش مصنوعی: جایگاه و مقام تو دیگر همان سر بلندی است که مردم همیشه به آن توجه میکردند.
هوش مصنوعی: آنها به تو چشم دوختهاند و امیدوارند که روزی با تو دیدار کنند.
هوش مصنوعی: هر کسی از میان شما بر سرِ تخت سلطنت بنشیند، موجب آسایش مردم خواهد شد و آنها از رنج و مشکلات رهایی خواهند یافت.
هوش مصنوعی: خورشید دیگری را دیدی که در خواب تابناک شده بود، زیرا نورش از چهرهٔ تو میتابید.
هوش مصنوعی: از تصویر او ناپدید شد و نور و روشنیاش به همه رسید.
هوش مصنوعی: از پشت تو ای شاه، نه اینکه تا مدت زیادی، بلکه زمانی دیگر یکی از شهرها به پیشوایی برخواهد خاست.
هوش مصنوعی: که سر او مانند خورشید از دانش پرنور و روشن میشود و جهان زیر سایهاش قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: بدکاران از دنیا نابود خواهند شد و در نتیجه، نیکان به خواستههایشان خواهند رسید و خوشبخت خواهند شد.
هوش مصنوعی: مردی که دیندار است، دلش شاد و خوشحال است، اما اگر غم و درد ببیند، به او بدگمان میشود.
هوش مصنوعی: آن پادشاه جهان را به عدالت بیارایید، مانند زمانی که جمشید بزرگ و خوشبخت به قدرت رسید.
هوش مصنوعی: از دنیا همه انسانها از او بهرهمند میشوند، اما جادو و دیو به آنها آسیب میزنند.
هوش مصنوعی: افراد با عزت و قوی، به واسطه توانایی خود، میتوانند زمین را زینت بخشند و دنیا را با عدالت و اصول دین زیبا کنند.
هوش مصنوعی: از سخنان او دل شاد و سرشار از شادی شد و در دل خوشحالی را گشود.
هوش مصنوعی: او به ستارهها و سرنوشت خود نگاه کرد و در آنجا هر چیزی که میخواست و همچنین وضعیت خود را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: زیادتی خوشی، قدرت و ثروت به دوستان میرسد، ولی برای دشمنان تنها درد و غم و رنج به همراه دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.