شنیدم شبی در کتب خانهٔ من
به پروانه می گفت کرم کتابی
به اوراق سینا نشیمن گرفتم
بسی دیدم از نسخهٔ فاریابی
نفهمیده ام حکمت زندگی را
همان تیره روزم ز بی آفتابی
نکو گفت پروانهٔ نیم سوزی
که این نکته را در کتابی نیابی
تپش می کند زنده تر زندگی را
تپش می دهد بال و پر زندگی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهانا، همانا کزین بیگناهی
گنه کار ماییم و تو بی کنازی
دو عیدست ما را ز روی دو معنی
هم از روی دین و هم از روی دنیی
همایون یکی عید تشریف سلطان
مبارک دگر عید قربان و اضحی
به صد عید چونین فلک باد ضامن
[...]
چه گویم که خوارم ز عشق تو گویی
هم از مادر عشق زاده ست خواری
کفِ آب را تو بدادی زمینی
سیهدود را تو بدادی سمایی
دروغ است کی کرده ام توبه از می
من و توبه از می ، ز می توبه هی هی
نخواهم دگر خورد گفتم و لیکن
نگفتم که کردم به کُل توبه از می
به حکم الی اَصّلِه کُلُّ شیء
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.