اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۳۷ - ربودی دل ز چاک سینهٔ من ربودی دل ز چاک سینهٔ من به غارت برده ئی گنجینهٔ من متاع آرزویم با که دادی؟ چه کردی با غم دیرینهٔ من؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از احساس فقدان و ناراحتی سخن میگوید. او به شخصی که قلبش را ربوده اشاره میکند و از اینکه گنجینه آرزوهایش را به تاراج برده شکایت دارد. همچنین، او از درد و غم دیرینهاش میپرسد که این شخص چه بر سر آن آورده است.
هوش مصنوعی: دل مرا از سینهام ربودهای و گنجینهی احساسات و رازهایم را به غارت بردهای.
هوش مصنوعی: من چه چیزی از آرزوهایم را به تو بخشیدم؟ با غم و اندوه قدیمی من چه کردی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هزاران جان پاک از سینهٔ من
فدای همدم دیرینهٔ من
در آنحضرت ز سوز سینه من
همی نو کن غم دیرینه من
کنون ای همدم دیرینه من
که آگاهی ز سوز سینه من
برافروز آتشی در سینه من
که سوزد راحت دیرینه من
پر است از گرد کلفت سینه من
به زنگار آشنا آئینه من
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.