گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حسین خوارزمی

ز درد جور آن دلبر مکن ای دل شکایت‌ها

که دردش عین درمانست و جور او عنایت‌ها

کلیم درگه اویی گلیم فقر در برکش

ز فرعونی چه می‌جویی سریر ملک و رایت‌ها

خلیل عشق جانانی درآ در آتش سوزان

نه نمرودی که تا باشی شهنشاه ولایت‌ها

چه راحت‌هاست پنهانی جراحت‌های جانان را

دریغا تو نمی‌دانی جفاها را ز راحت‌ها

اگرچه ناز معشوقی کشد تیغ و کشد عاشق

به هر دم می‌کند لطفی به پنهانی حمایت‌ها

بیا وز عشق مویی را ز من بشنو به گوش جان

حدیث لیلی و مجنون نشانست و حکایت‌ها

منم مجنون آن لیلی که صد لیلی است مجنونش

بیا در چشم من بنگر ز عشق اوست آیت‌ها

سرشکم لعل و رویم زر شد از تأثیر عشق او

بلی بر عشق آسانست از اینگونه کفایت‌ها

بسوز دل چه می‌سازی عجب نبود حسین الحق

اگر در جان اهل دل کند آهت سرایت‌ها

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode