ترک من بار دیگر راه جفا پیش گرفت
بی گنه ترک من خسته درویش گرفت
دلش از صحبت اصحاب که نیک اندیشید
بحکایات حسودان بداندیش گرفت
من دلسوخته ترکش نکنم گرچه کنون
بی گنه ترک من آن ترک جفا کیش گرفت
مرگ خود میطلبم روز و شب از حق بدعا
زانکه بی او دلم از زندگی خویش گرفت
آن پریچهره ندانم چه شنیده ز حسین
که نظر از من بیچاره درویش گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات درونی و دردهای خویش سخن میگوید. او از ترک محبوبش یاد میکند که به او خیانت کرده و او را رنجانده است. دل محبوب از صحبت با افراد حسود و بداندیش پر شده است. شاعر همچنان در عشق خود مصمم است و حتی اگر محبوب به او بیتوجهی کند، او را ترک نخواهد کرد. همچنین، او به درد و رنج خود اشاره میکند و از خداوند مرگ را طلب میکند، زیرا زندگی بدون محبوبش برایش طاقتفرسا شده است. نهایتاً، او به پراکندگی محبت و بیتوجهی محبوبش به خود اشاره میکند و پریشانی در دلش را بیان میکند.
هوش مصنوعی: ترک بیرحم دوباره به من آسیب زد، در حالی که من هیچ تقصیر و گناهی نداشتم. او، به عنوان یک درویش خسته، مرا رنجاند.
هوش مصنوعی: دل او به خاطر سخنان دوستان خوبش که با فکر و اندیشه هستند، از داستانهای حسودان بداندیش پر شده است.
هوش مصنوعی: هر چند اکنون بیگناهی و از من دوری، اما من هرگز تو را ترک نخواهم کرد، چون عشق و محبت تو هنوز در دلم باقی است.
هوش مصنوعی: من همواره از خداوند میخواهم که مرگ را نصیبم کند، چون بدون او زندگیام برایم بیمعناست و دلم را به درد میآورد.
هوش مصنوعی: آن زیبای دلربا نمیدانم چه چیزی از حسین شنیده که نگاهش را از من درویش بیچاره برداشته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گریهٔ خون سرِ ره بر منِ درویش گرفت
عاقبت اشک طریق عجبی پیش گرفت
تا چرا نیش غمت تیز گذشت از جگرم
جگر ریش مرا هست توان بیش گرفت
با غم و درد دل و جان چو مدارا کردند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.