مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم
من و بالای مناره که تمنای تو دارم
ز تو سرمست و خمارم خبر از خویش ندارم
سر خود نیز نخارم که تقاضای تو دارم
دل من روشن و مقبل ز چه شد با تو بگویم
که در این آینه دل رخ زیبای تو دارم
مکن ای دوست ملامت بنگر روز قیامت
همه موجم همه جوشم در دریای تو دارم
مشنو قول طبیبان که شکر زاید صفرا
به شکر داروی من کن چه که صفرای تو دارم
هله ای گنبد گردون بشنو قصهام اکنون
که چو تو همره ماهم بر و پهنای تو دارم
بر دربان تو آیم ندهد راه و براند
خبرش نیست که پنهان چه تماشای تو دارم
ز درم راه نباشد ز سر بام و دریچه
ستر الله علینا چه علالای تو دارم
هله دربان عوان خو مدهم راه و سقط گو
چو دفم می زن بر رو دف و سرنای تو دارم
چو دف از سیلی مطرب هنرم بیش نماید
بزن و تجربه می کن همه هیهای تو دارم
هله زین پس نخروشم نکنم فتنه نجوشم
به دلم حکم کی دارد دل گویای تو دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دوست خود میگوید که در اشتیاق و عشق او غرق شده و حتی از خود غافل است. او از زیبایی و محبتی که در دل دارد میگوید و به احساسات شدید خود اشاره میکند. شاعر از ملامت دیگران و روز قیامت میترسد و خود را در دریای عشق دوستش میبیند. همچنین به دلتنگی و دردی که عشق معشوق به او داده اشاره میکند و در نهایت تصمیم میگیرد که دیگر نرنجاند و آرامش خود را حفظ کند، زیرا عشقش به او فرمانروایی دارد.
هوش مصنوعی: دوست من، نکن این کار را، زیرا من در حسرت تو هستم و در آرزوی تو حتی بر بالای مناره هم فکر میکنم.
هوش مصنوعی: من از حضور تو شاد و سرخوشم و به حال خود چه باک دارم. حتی به جسم خود نیز توجهی ندارم، تنها خواستهام تویی.
هوش مصنوعی: دل من پر از روشنی و محبت است، بگو ببینم چه شده که نمیتوانم به تو بگویم که در آینه قلبم، چهره زیبا و محبوبت را میبینم.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، از ملامت و سرزنش دوری کن. در روز قیامت، همه چیز را در دل خود احساس میکنم و همه وجودم را در عشق تو غرق شده میبینم.
هوش مصنوعی: به حرف پزشکان گوش نکن که میگویند شکر باعث افزایش صفرا میشود. داروی من را با شکر درست کن، چون من خودم صفرا دارم.
هوش مصنوعی: ای گنبد آسمانی، حالا به داستان من گوش کن که من هم چون تو، در کنار خودت، بر وسعت و گستردگیات دارم.
هوش مصنوعی: من به درگاه تو میآیم، اما دربان اجازه ورودم را نمیدهد و من را بیرون میکند. او از احساسات و شوق پنهانی من برای ملاقات تو بیخبر است.
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره شده است که از منزل نمیتوان به راحتی خارج شد و دربها و روزنهها به نوعی مستقیماً به رحمت و لطف خداوند اشاره دارند. همچنین شاعر از حالتی از قید و بند یا مشکلات یاد میکند که به نوعی به او اجازه نمیدهد که به راحتی در زندگی پیش برود. در نهایت، به نوعی به شکرگزاری از نعمتها و رحمتهای الهی اشاره میشود.
هوش مصنوعی: ای دربان، بیدرنگ به من اجازه عبور بده! من به تو میگویم که مثل دفی که میزنم، شادی و سرور را به همراه دارم و نای تو همراهم است.
هوش مصنوعی: هنگامیکه صدای دف، به خاطر ضربههای مطرب، به گوش میرسد، هنر من خود را نمایان میکند. دست به کار شو و تجربه کن، زیرا همهی نالهها و آههای تو را در دل دارم.
هوش مصنوعی: از این به بعد دیگر ناراحت نمیشوم و فتنهای در دل ایجاد نمیکنم. به من بگو، چه کسی میتواند در دل من حکمرانی کند، در حالی که من صدای دل تو را دارم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من آشفته و شیدا چو تمنای تو دارم
از سر خویش گذشتم سر سودای تو دارم
گل صد برگ نبویم سمن و لاله نجویم
که در این باغ هوای گل رعنای تو دارم
بجهان شورش و غوغا چه عجب از من شیدا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.