گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
همام تبریزی

ای گل از غنچه کی برون آیی

که شدم ز انتظار سودایی

بلبلان را نمی‌برد شب خواب

تا سحرگه نقاب بگشایی

با صبا گفته‌ای که می‌آیم

من و این مژده و شکیبایی

گر چه پیشم هزار تن بیشند

بی تو جان می‌دهم ز تنهایی

دیده در آرزوی دیدارت

وعده‌ای می‌دهد به بینایی

بر سر چشم من قدم نه تا

جویباری به گل بیارایی

تشنه در اشتیاق آب حیات

سوخت خود رحمتی نفرمایی

هر نظر محرم جمال تو نیست

دیده ها زان شدند هرجایی

از حدیثت همام را ذوقی

به زبان می‌رسد ز گویایی

 
 
 
مسعود سعد سلمان

این دو شغل برید و عرض به تو

یافته خرمی و زیبایی

روی این را همه بیفروزی

صدر آن را همه بیارایی

چون پدید آمدی تو بر هر کس

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
عمعق بخاری

چند پویی به گرد عالم چند؟

چند کوبی طریق پویایی؟

تا کی از بهر قوت و شهوت نفس

همچو کاسانه می‌نیاسایی؟

وطواط

خسروا، از کمال دانایی

روی دولت همی بیارایی

گاه مال زمین همی ‌بخشی

گاه فرق فلک همی سایی

حرب جویان نهان شوند از بیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
انوری

این همه چابکیّ و زیبایی

این چنین از کجا همی‌آیی

چون مه چارده به نیکویی

چون بت آزری به زیبایی

مه نخوانم تو را معاذالله

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه