شمارهٔ ۱۱۱
غرض ز دیدن شام و دیار مصر و حجاز
اگر حضور عزیزان بود زهی اعزاز
به راه دوست گرت عزم اشتیاق بود بود
برو که راحت جان است رنج راه دراز
حرام سفر بر مسافری که رود
به عزم بار و خبر دارد از نشیب و فراز
کبوتری که برد پیش دوست نامه
به بال ذوق میان هوا کند پرواز
دوست شتر زتشنگی و خستگی شود غافل
اگر به ذوق کند ساربان سرود آغاز
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...