ای وجود تو اصل هر موجود
هستی و بودهای و خواهی بود
صانع هر بلند و پست تویی
همه هیچند، هرچه هست تویی
نقشبند صحیفهٔ ازل تویی
یا وجود قدیم لمیزل تویی
نی ازل آگه از بدایت تو
نی ابد واقف از نهایت تو
از ازل تا ابد سفید و سیاه
همه بر سر وحدت تو گواه
ورق نانوشته میخوانی
سخن ناشنیده میدانی
پیش تو طایران قدوسی
بهر یک دانه در زمینبوسی
روی ما سوی توست از همه سو
سوی ما روی تست از همه رو
در سجودیم رو به درگه تو
پا ز سر کردهایم در ره تو
چیست این طرفه گنبد والا؟
رفته گردی ز درگهت بالا
کعبه سنگی بر آستانهٔ تو
قبله راهی به سوی خانهٔ تو
صبح را با شفق برآمیزی
آب و آتش به هم درآمیزی
زلف شب را نقاب روز کنی
مهر و مه را جهان فروز کنی
فلک از ماه و مهر چهرهفروز
داغها دارد از غمت شب و روز
بحر از هیبت تو آب شده
غرق دریای اضطراب شده
گرد کویت زمین به خاک نشست
گشت در پای بندگان تو پست
کوه از جانب تو آهنگست
از تو بار دلش گرانسنگست
باد را از تو آه دردآلود
خاک را از تو روی گردآلود
آتش از شوق داغ بر دل ماند
آب از گریه پای در گل ماند
همه سر بر خط قضای تو اند
سر به سر طالب رضای تو اند
هرچه آن در نشیب و در اوج است
تو محیطی و آن موجست
موج اگر نیست بحر را چه غمست
بحر اگر نیست موج خود عدمست
موج دریاست این جهان خراب
بیثباتست همچو نقش بر آب
گه ز موج دگر خورد بر هم
گه ز باد هوا شود در هم
من به امید گوهر نایاب
کشتی افکندهام درین گرداب
کشتی من ز موج بیرون بر
همچو نوحش بر اوج گردون بر
گر ز من جز گنه نمیآید
از تو غیر از کرم نمیشاید
گرچه لبتشنهام فتاده به خاک
چون تو را بحر لطف هست چه باک؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش وجود و حقیقت مطلق میپردازد. شاعر وجود خداوند را اصل و بنیاد همه موجودات میداند و تأکید میکند که همه چیز از او نشأت گرفته و به او وابسته است. او به وصف صفات پروردگار میپردازد و بر وحدت وجود تأکید میکند؛ به گونهای که از آغاز تا انتها همه چیز در سایه یگانهگی و حضور او قرار دارد. شاعر همچنین به عشق و ارادت بندگان به درگاه الهی اشاره میکند و به رابطهای عمیق و معنوی بین خدا و مخلوقاتش پرداخته است. در نهایت، او با امید به رحمت و لطف الهی، ناپایداری دنیا و وضعیت سخت خود را به چالش میکشد و بر این باور است که وجود خداوند تسلیدهنده و آرامشبخش است.
هوش مصنوعی: وجود تو اساس و بنیاد هر موجودی است؛ چه در گذشته بودهای، چه در حال هستی و چه در آینده خواهی بود.
هوش مصنوعی: خالق هر چیزی، چه بزرگ و چه کوچک، تو هستی و همه چیز دیگر در واقع هیچ است و تنها تو وجود داری.
هوش مصنوعی: تو همچون نقشی هستی که در صحیفهٔ ابتدا ثبت شده است، یا وجودی هستی که همیشه و بیپایان وجود دارد.
هوش مصنوعی: آغاز تو برای نغمه جان آشناست و پایان تو برای جاودانگی شناخته شده است.
هوش مصنوعی: از آغاز تا پایان، تمام رنگها و تفاوتها، گواهی بر یکپارچگی و یگانگی تو هستند.
هوش مصنوعی: اگرچه چیزی نوشته نشده، میتوانی آن را بخوانی و حرفهایی را بشنوی که هیچکس نیamtیده است.
هوش مصنوعی: پرندگان آسمانی به خاطر یک دانهی محبت، به زمین میآیند و زانو میزنند.
هوش مصنوعی: تمام نگاهها و توجهات ما به سمت توست، و از هر طرف که بنگریم، چهرهات بر ما تأثیر دارد و توجه ما را جلب میکند.
هوش مصنوعی: در حال عبادت و فروتنی به درگاه تو هستیم و از خود گذشتهایم تا به خاطر تو راه را طی کنیم.
هوش مصنوعی: چیست این گنبد زیبا و بلند؟ چرا امروز از درگاه تو دور شده و به بلندی رفته است؟
هوش مصنوعی: کعبه، مکانی متبرک و مقدس، به درگاه تو آمده و نشان میدهد که همهٔ مسیرها به سوی تو است.
هوش مصنوعی: صبح را با نوری که از افق منتشر میشود، همراه کن و آتش و آب را به هم ترکیب کن.
هوش مصنوعی: اگر شب را با زیباییات بپوشانی و روز را به شکلی زیبا جلوهگری کنی، میتوانی به مهر و ماه (محبت و زیبایی) درخشش و روشنایی ببخشی.
هوش مصنوعی: جهان از زیباییهای ماه و خورشید روشنایی میگیرد، اما به خاطر غم تو در طول شب و روز نشانههایی از اندوه دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر وجود تو، دریا به شدت ناآرام و مضطرب شده است.
هوش مصنوعی: زمین گرد کوی تو به خاک افتاد و در برابر بندگانت خوار شد.
هوش مصنوعی: کوه به خاطر تو دور میشود و بار سنگینی از دلش به دوش دارد.
هوش مصنوعی: باد درآمده از سمت تو، با صدای غمانگیزی میوزد و خاک نیز از تو، غبارآلود و رویگردان به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: شوق و عشق مانند آتش، دل را داغ و پر از احساسات میکند و بر اثر گریه، حالتی به وجود میآید که انسان در وضعیت غم و اندوه به سر میبرد و مانند گلی در گلستان میماند.
هوش مصنوعی: همه افراد تحت تاثیر اراده تو هستند و همگی به دنبال راضی کردن تو هستند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در پایین و بالا قرار دارد، تو محیط آن هستی و آن فقط یک جریان است.
هوش مصنوعی: اگر موجی در دریا نیست، دریا هم به این موضوع اهمیتی ندارد. و اگر دریایی وجود نداشته باشد، نبود موج هم بیمعناست.
هوش مصنوعی: این دنیا به مانند امواج دریا همواره در حال تغییر و ناپایداری است و مانند نقش و نگاری است که بر روی آب ایجاد میشود و به سرعت محو میگردد.
هوش مصنوعی: گاهی به وسیله امواج دریا با هم برخورد میکند و گاهی به خاطر وزش باد، وضعیتش به هم میریزد.
هوش مصنوعی: من به امید پیدا کردن یک چیز ارزشمند و کمیاب، در این دریا و طوفان خطرناکی رفتهام.
هوش مصنوعی: کشتی من مانند کشتی نوح، از میان امواج به بیرون آمده و به بلندای آسمان میرسد.
هوش مصنوعی: اگر از من جز گناه و خطا نمیآید، از تو جز لطف و بزرگواری انتظار نمیرود.
هوش مصنوعی: هرچند من تشنهام و به زمین افتادهام، اما با توجه به اینکه تو دریای لطف و محبت هستی، نگران چیزی نیستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.