گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
هلالی جغتایی

دارم شبی، که دوزخ از آن شب علامتست

از روز من مپرس، که آن خود قیامتست

یارب! ترحمی، که ز سنگ جفای چرخ

ما دل شکسته ایم و زهر سو ملامتست

بر آستان عشق سر ما بلند شد

وین سر بلندی از قد آن سروقامتست

رفتن ز کوی او کرمی بود از رقیب

این هم که رفت و باز نیامد کرامتست

ثابت قدم فتاده هلالی براه عشق

او را درین طریق عجب استقامتست!