گنجور

 
حزین لاهیجی

آشفته چو من نبود، سنبل به گلستان‌ها

شوریده سرم دارند، این طرّه پریشان‌ها

شرح غم دل گوید، پروانه به خاموشی

بلبل به چمن سنجد، این پرده به دستان‌ها

شور لب محبوبان، افزود ز عشق من

حق نمکی دارد، داغم به نمکدان‌ها

لیلی‌کدهٔ دل را، گر راه نکردی گم

بیهوده نمی‌گشتی، مجنون به بیابان‌ها