ای ناله، خوشا بخت رسایی که تو داری
ما را نبود راه به جایی که تو داری
خواهی شدن ای دل، می صافی به خرابات
با دردکشان، صدق و صفایی که تو داری
از کعبه چه حاصل ادب ناصیه سا را
ای بت، سر ما و کف پایی که تو داری
بی پرده به هر گوشه کند راز نهان را
ای نی، نفس پرده گشایی که تو داری
تا چند لب جام برد بوسه به تاراج
ساقی ز لب بوسه ربایی که تو داری؟
سنبل کده کرده ست گریبان سمن را
مشکینه خط غالیه سایی که تو داری
طالع نگذارد گِره بسته به کارم
گر باز شود بند قبایی که تو داری
چون آینه از دیدهٔ حیرت زده، شادم
از کف ندهم فیض لقایی که تو داری
در تیرگی، آیینهٔ دل را نگذارد
مطرب، نفس زنگ زدایی که تو داری
خواهند حریفان مسیحا نفس آموخت
نطق از لب الهام سرایی که تو داری
بی ذوق سماع است حزین ، نالهٔ بلبل
شوریده مرا طرزِ نوایی که تو داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ستایش و زیباییهای عشق و دوست داشتن میپردازد. او از بخت خوشی سخن میگوید که در پیش دارد و آرزو میکند که دلش به مدد عشق به خرابات (محل دوری و مستی) برود. شاعر به زیبایی محبوب اشاره میکند و چنان او را میستاید که از کعبه و آداب آن هم سخنی ندارد. او از راز نهان عشق و برکات آن میگوید و به علاقهای که به بوسه و لب محبوب دارد، اشاره میکند. همچنین، حال و هوای او از عشق را با توصیفاتی زیبا توصیف میکند و بر این نکته تأکید دارد که در میان تاریکی، روشنایی عشق او را شاداب و امیدوار نگهداشته است. در پایان شعر، شاعر به بینظیر بودن نغمهای که محبوبش به او میدهد و تأثیر آن در زندگیاش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای ناله، چه خوشبختی داری که ما در مسیر زندگی به جایی نمیرسیم که تو به آنجا رفتهای.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به مقام و حالتی معنوی برسی، باید به میخانه بروی و با کسانی که در درد و رنج هستند و صفا و صداقت دارند همراه شوی.
هوش مصنوعی: کعبه چه دستاوردی دارد برای کسی که ادب و احترام را نمیشناسد؛ ای مجسمه، سر ما و پای تو چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: ای نی، تو رازهای پنهان را به وضوح و بدون هیچ پردهای در هر گوشهای بازگو میکنی. نفس تو قدرت پردهبرداری از این رازها را دارد.
هوش مصنوعی: چند مدت باید بگذارم تا به بهانهای جام را ببوسم و طعم لب ساقی را بچشم، در حالی که خودت این زیبایی و جذابیت را داری و میتوانی بوسهای شیرین بدهی؟
هوش مصنوعی: در گلستان، گل سنبل دامن گل سمن را ویران کرده و زیبایی خط تو مانند عطر خوش غالیه است که در آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: شگون و سرنوشت دست به کارم نمیزند، اگر گره کارم باز شود، یعنی مشکلاتم حل شود، این کار به خاطر تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: من مانند آینه، از حیرت و شگفتی پر هستم و خوشحالم که از دست نمیدهم خوشی و لذتی را که تو به من میدهی.
هوش مصنوعی: در تاریکی، موسیقیدان اجازه نمیدهد که دل به روشنی بیفتد، همچنان که نفس تو که صفای درونت را از بین میبرد، بر روح تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: حریفان تو میخواهند مانند تو سخن بگویند و از تو الهام بگیرند، زیرا تو توانایی و سخنوری خاصی داری.
هوش مصنوعی: حزین از شنیدن موسیقی بیروح و کسلکننده خسته است و در این حال، ناله و صدای بلبل شیدا به او یادآوری میکند که تو چقدر صدای خاص و دلنشینی داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون می نرسد دست به پایی که تو داری
کم زانکه شوم خاک سرایی که تو داری
بازند جهان را به یکی داو، بنازند
من هر دو ببازم به دغایی که تو داری
زنهار نجویی دلِ آزردهی ما را
[...]
بر دیده گذارم کف پایی که تو داری
مالم به رخ زرد، حنایی که تو داری
با آنکه شبم روز شد از آینه صبح
در خواب ندیده ست صفایی که تو داری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.