ای ناله، خوشا بخت رسایی که تو داری
ما را نبود راه به جایی که تو داری
خواهی شدن ای دل، می صافی به خرابات
با دردکشان، صدق و صفایی که تو داری
از کعبه چه حاصل ادب ناصیه سا را
ای بت، سر ما و کف پایی که تو داری
بی پرده به هر گوشه کند راز نهان را
ای نی، نفس پرده گشایی که تو داری
تا چند لب جام برد بوسه به تاراج
ساقی ز لب بوسه ربایی که تو داری؟
سنبل کده کرده ست گریبان سمن را
مشکینه خط غالیه سایی که تو داری
طالع نگذارد گِره بسته به کارم
گر باز شود بند قبایی که تو داری
چون آینه از دیدهٔ حیرت زده، شادم
از کف ندهم فیض لقایی که تو داری
در تیرگی، آیینهٔ دل را نگذارد
مطرب، نفس زنگ زدایی که تو داری
خواهند حریفان مسیحا نفس آموخت
نطق از لب الهام سرایی که تو داری
بی ذوق سماع است حزین ، نالهٔ بلبل
شوریده مرا طرزِ نوایی که تو داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
چون می نرسد دست به پایی که تو داری
کم زانکه شوم خاک سرایی که تو داری
بازند جهان را به یکی داو، بنازند
من هر دو ببازم به دغایی که تو داری
زنهار نجویی دلِ آزردهی ما را
[...]
بر دیده گذارم کف پایی که تو داری
مالم به رخ زرد، حنایی که تو داری
با آنکه شبم روز شد از آینه صبح
در خواب ندیده ست صفایی که تو داری
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.