می شود دل چو گل از عیش پریشان چه کنم؟
غنچه سان گر نکشم سر به گریبان چه کنم؟
داده جمعیت دلهای اسیران بر باد
نکنم شکوه از آن زلف پریشان چه کنم؟
دل به آن چشم فسون ساز که چشمش مرساد
من گرفتم ندهم، با صف مژگان چه کنم؟
طعنه بر بی دل و دینان مزن ای زاهد شهر
دل و دین می برد آن نرگس فتان چه کنم؟
سر و سامان بود ارزانی ناقص خردان
من که دیوانهٔ عشقم سر و سامان چه کنم؟
چند گویی که به دل مهر بتان پنهان دار
بوی یوسف رود از مصر به کنعان چه کنم؟
من نه آنم که به دنبال دل از جا بروم
می کشد سوی خود آن سرو خرامان چه کنم؟
می زنم خویش به آن شعلهٔ بی باک حزین
بیش ازین نیست مرا طاقت هجران چه کنم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دل و احساسات خود سخن میگوید. او از پریشانی دل و تنهایی ابراز نارضایتی میکند و میپرسد که در برابر این مشکلات چه باید بکند. او اشاره میکند که دلش به زیباییهای فریبنده جذب شده و نمیتواند از این جذبه رهایی یابد. همچنین به سختیهای عشق و جدایی اشاره میکند و نشان میدهد که توانایی تحمل بیشتری ندارد و در مقابل عشق و زیبایی تسلیم شده است. در نهایت، او به ناکامی در کنترل دل و احساساتش اقرار میکند و از زاهدان میخواهد که به او طعنه نزنند، چون عشق و زیباییهای دنیوی او را تسخیر کرده است.
هوش مصنوعی: دل من مانند گلی است که از شادی در هم ریخته و بیقراری دارد. اگر نتوانم مانند غنچهای سرم را از درد و غم پایین بکشم، چه باید بکنم؟
هوش مصنوعی: دلهای اسیران را به باد نمیدهم و از زلفهای پریشان کسی شکایت نمیکنم؛ چه باید کرد؟
هوش مصنوعی: دل به چشمی سپردهام که جادوی خاصی دارد و نمیتوانم آن را رها کنم. حالا با این جمع زیبای مژههایش چه کنم؟
هوش مصنوعی: ای ریاکار شهر، به دلسوختگان و بیدینان دشنام مده! زیرا آن نرگس فریبنده و زیبا، دل و دین را از من ربوده است. حالا من چه کنم؟
هوش مصنوعی: کسانی که عقلشان ناقص است، زندگی من مرتب و منظم بود. حالا که عاشق شدهام، نمیدانم با این وضعیت چطور کنار بیایم و زندگیام را سامان دهم.
هوش مصنوعی: چند بار باید بگویی که عشق و محبت معشوقان را در دل پنهان نگه دارم؟ وقتی بوی یوسف از مصر به کنعان میرسد، چه کاری میتوانم بکنم؟
هوش مصنوعی: من شخصی نیستم که به خاطر محبت و دل باختگی از مکانم بروم؛ اما آن سرو خوش قامت به سوی خود میکشاند و من چه میتوانم بکنم؟
هوش مصنوعی: من خود را به آتش بیباکی میزنم، اما طاقت دوری و جدایی را بیشتر از این ندارم. چه کار میتوانم بکنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در چمن بی قدت ای سرو خرامان چکنم!؟
بی تماشای خطت سبزه و ریحان چکنم؟
در قیامت من اگر با تو برندم به بهشت
چون تو همراه منی حوری و غلمان چکنم؟
چون پریشان کنی از شانه سر زلف دراز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.