گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

تا سرمه کشد چشم ملامتگر ما را

غیرت سرپا زد کف خاکستر ما را

خوش دردسری می کشم از درد، ندانم

بالین ز دَمِ تیغ که باشد، سر ما را؟

این خامه که چون شمع ز آتش نفسان است

رشک پر پروانه کند، دفتر ما را

بی منّت زلفی، رَوَد از خویش حواسم

حاجت به سیاهی نبود لشکر ما را

شوری که حزین ، در دل از آن پسته دهان است

آرد به سخن، کلک زبان آور ما را