بر سر تربتم آن نوگل خندان آرید
سست پیمان مرا بر سر پیمان آرید
چاک این سینه به دامان قیامت رفته ست
تاری از زلفش و آن سوزش مژگان آرید
دل بود منتظر و شوق نمی آید باز
هدهد شهر سبا را به سلیمان آرید
زهد و تقوا به در آرید سر، از خرقهٔ من
کفر زلفی به کفم آمده، ایمان آرید
موقع شادی اصحاب و غم اغیار است
محرمان را به سراپردهٔ سلطان آرید
باده نوشان مغان، دیدهٔ انجم شور است
نور چشم قدح از کوری ایشان آرید
بادهٔ سرختر از خون سیاووش کجاست؟
که رخ زرد مرا رنگ به عنوان آرید
چه شود خاطر آشفتهٔ ما جمع شود؟
خبری از سر آن زلف پریشان آرید
خامه شکّرشکن از عارف روم است حزین
طوطیان را به صلا در شکرستان آرید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه خود صحبت میکند و به یاد معشوقهاش میافتد. او خواستار آوردن گلهای جوان بر سر قبر خود است و به سست پیمانی که در عشق داشته اشاره میکند. سینهاش به خاطر جدایی از معشوق زخم خورده و به یاد زلف و مژگان او، احساس تنهایی و دلتنگی میکند. او منتظر خبری از معشوق است و به سردرگمی خود در دنیای عشق اشاره دارد.
شاعر به زهد و تقوا اشاره کرده و میگوید که محبت و عشق، برتر از این ارزشهاست. در لحظات شادی دیگران، او در غم خود غرق است و میخواهد به دنیای نور و شادی برگردد. او همچنین به بادهای که نمایانگر شادی و زندگی است، اشاره میکند و با اشتیاق دنبالهاش میگردد.
در نهایت، او آرزو دارد که خبر خوبی از معشوق به او برسد و به تصویر زیبای عشق و رنگ بهوجود آمده در دلش اشاره میکند. شعر به زیبایی احساسات عاشقانه و اندوه جدایی را بیان کرده و جستجو برای وصل و شادی را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: بر مزار من آن گل نوجوان و شاداب را بیاورید و عهد ناپایدار من را بر سر این عهد، استوار کنید.
هوش مصنوعی: دل من به یاد روز قیامت پر از غم و اندوه است، و این احساس را به خاطر زلف محبوب و سوزش چشمانش میکشم.
هوش مصنوعی: دل به انتظار نشسته و شوقی برای آمدن هدهد شهر سبا نیست. هدهد باید به سلیمان برگردد.
هوش مصنوعی: زهد و تقوا را کنار بگذارید، زیرا من با دستانم کفر را کنار زدهام و به جای آن ایمان را در اختیار دارم.
هوش مصنوعی: در زمان خوشحالی دوستان، دیگران غمگین هستند. باید رازداران را به درون خیمهٔ شاه بیاورید.
هوش مصنوعی: نوشندگان شراب از سرزمین مغان، چشمان ستارهها پر از شور و هیجان است و نور چشم جام را از کوری آنها به دست آورید.
هوش مصنوعی: شراب قرمزی که از خون سیاوش سرختر است کجاست؟ تا رنگ رخ زرد من را به حالت و شور بیاورد.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که دل نگران و آشفتهٔ ما آرام گیرد؟ آیا خبری از آن موهای پریشان و زیبا میتوانید بیاورید؟
هوش مصنوعی: قلمی که شیرینی کلامش را میشکنند، از عارف رومی است. پرندگان خوشزبان را به شکرستان بیاورید تا با صدای دلنواز خود، زیبایی و لذت را در این فضا به نمایش بگذارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
دزد اندیشهٔ بد را سوی زندان آرید
دست او سخت ببندید و به دیوان آرید
شحنهٔ عقل اگر مالش دزدان ندهد
شحنه را هم بکشانید و به سلطان ارید
تشنگان را بسوی آب صلایی بزنید
[...]
دوستان جان مرا جانب جانان آرید
بلبلی از قفسی سوی گلستان آرید
جان بیمار مرا جانب عیسی ببرید
یا قتیل غم او را ز لبش جان آرید
عندلیب دلم از خار فراق آزاد است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.