گنجور

 
حزین لاهیجی

ساقی چه شد که آتش موسی ز می کند؟

مطرب کجاست تا دم عیسی به نی کند؟

یک عیش و عشرت است ولی منزلش دوتاست

عاقل به قصر جنّت و مجنون به حی کند

بنگر به فال سعد در اوراق روزگار

تا آگهت ز قصّه کاوس کی کند

وقت عزیز خویش به اندیشه داده ای

غافل که روزنامهٔ عمر تو طی کند

از کاوش زمانه به آزادگی رهی ست

این نیش خدِّ ناقهٔ آمال پی کند؟!

دندان حرص کُند به ترشی نمی شود

چین جبین علاج طمع پیشه کی کند؟

شاهنشهی ست عشق و درفش قلم حزین

تسخیر ملک نظم به اقبال وی کند