گنجور

 
حزین لاهیجی

ساقی چه شد که آتش موسی ز می کند؟

مطرب کجاست تا دم عیسی به نی کند؟

یک عیش و عشرت است ولی منزلش دوتاست

عاقل به قصر جنّت و مجنون به حی کند

بنگر به فال سعد در اوراق روزگار

تا آگهت ز قصّه کاوس کی کند

وقت عزیز خویش به اندیشه داده ای

غافل که روزنامهٔ عمر تو طی کند

از کاوش زمانه به آزادگی رهی ست

این نیش خدِّ ناقهٔ آمال پی کند؟!

دندان حرص کُند به ترشی نمی شود

چین جبین علاج طمع پیشه کی کند؟

شاهنشهی ست عشق و درفش قلم حزین

تسخیر ملک نظم به اقبال وی کند

 
 
 
اوحدی

عاشق کسی بود که چو عشقش ندی کند

اول قدم ز روی وفا جان فدی کند

دلبر، که دستگیری عاشق کند ز لطف

گر جان کنند در سر کارش کری کند

زهری که دشمنی دهد از بهر رنج، تو

[...]

قاسم انوار

هر گه که یار شیوه ناز ابتدی کند

عاشق کسی بودکه دل وجان فدی کند

فارغ شد از جهان، بحیات ابد رسید

هر جان معتقد که بعشق اقتدی کند

از معنی آمدن سوی صورت بدان که چیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه