گنجور

 
حزین لاهیجی

از وصل، دل بی سر و پا را که خبر کرد؟

در خلوت خورشید، سها را که خبر کرد؟

من بودم و او فارغ از اندیشهٔ غیری

اینجا ادب ناصیه سا را که خبر کرد؟

شاد است به جان دادنم از محنت هجران

از حال من آن شوخ بلا را که خبر کرد؟

شوری عجب افکنده به دلهای پریشان

در پردهٔ زلف تو صبا را که خبر کرد؟

کس نیست حزین ، پرسد از احوال غریبان

در ماتم ما، مهر و وفا را که خبر کرد؟