گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

دمی که حرف وداعت به گوش می‌آید

دلم به رنگ جرس در خروش می‌آید

نگاه مستِ که دارد سر خرابی ما

که اشک از مژه، طوفان به دوش می‌آید

ز تاب می مگر آن چهره ارغوانی شد؟

که خون مشرب طاقت به جوش می‌آید

عبث، چه زخمه فلک می‌زند به تار تنم؟

مرا که از سر هر مو خروش می‌آید

دلم چو ساغر سیماب می‌تپد یارب

کدام رند ز مستی به هوش می‌آید؟

نسیم مصر وصال آنقدر گلوسوز است

که بوی پیرهنش، شعله‌پوش می‌آید

دو روز با فلک سنگدل بساز حزین

که عاقبت به در می‌فروش می‌آید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode