نخلم از گریه در آب است و ثمر پیدا نیست
تا فلک آتش آه است و اثر پیدا نیست
وعده دل را به دعاهای سحر می دادم
وه چه سازم که شب هجر، سحر پیدا نیست
خط اگر بود، دلم پی به دهانش می برد
خضر راه من تفسیده جگر پیدا نیست
مو شکافان جهان در تب و تابند تمام
در خم زلف تو آن موی کمر پیدا نیست
دل و دین رفت در اوّل نگه از دست حزین
به کجا تا بکشدکار نظر، پیدا نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
در جهان دل ما دور قمر پیدا نیست
انقلابیست ولی شام و سحر پیدا نیست
وای آن قافله کز دونی همت میخواست
رهگذاری که درو هیچ خطر پیدا نیست
بگذر از عقل و در آویز بموج یم عشق
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.