گنجور

حاشیه‌گذاری‌های تماشاگه راز

تماشاگه راز 🌐


تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰:

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
رشته مبارزه مخالفان و قشریون، با حافظ که دارای انگیزه ظاهری صیانت از شریعت وباطنی بر پایه رقابتهای سیاسی و دسته بندیهای محلی استوار داشت ، سر دراز دارد بطوری که که سهم اعظم دوره حکومت شاه شجاع را در می گیرد وبه همین دلیل در اکثر غزلیات این دوره شاعر ایهاماتی مبنی بر گلایه حافظ از رقیبان و بی اعتنایی شاه شجاع استنباط می شود .
شاعر در مطلع غزل، خلوت با یار را در حالی دلپذیر می داند که یار با او موافق وهمدل باشد نه اینکه او مانند شمع بسوزد و محبوبش در انجمن به رقیبان روی خوش نشان دهد. در بطن تشبیهی که حافظ در این بیت به عمل آورده این مفهوم اسنتباط می شود که حافظ می خواهد بگوید که شمع دو صفت دارد یکی میسوزد و خود را فدامی کند دیگری اینکه به مجلس نور می بخشد و فیض می رساند اگر قرار باشد که سوختن و نابود شدن شمع بر عهده من باشد و نوربخشی به انجمن سهم رقیبان من باشد.دیگر در این خلوت یار با یار هیچگونه لذتی متصور نیست و منطوق کلام او این است که درباره شاه شجاع به نحوی در آمده که من شمع سوزان آن شده ام و رقیبان بهر بهرداری از آن مجلس می کنند و یار هم که شاه شجاع باشد یار من نیست؟
این نکته را باید توجه داشت که کنایه گفتن و گلایه کردن واعتراض به شاه وقت را نمی شود صریح و بی پرده تر از این بیان کرد و بیان حافظ در واقع شاهکار ایهام و اشاره است ونباید اکنون که قرنها از آن زمان گذشته این ایهامات را توجیهاتی متکی به خیال وپندار تصور کنیم بلکه با دقت در بیان شعری حافظ به میزان مهارت وشجاعت ذاتی او بپردازیم.
شاعر دربیت دوم حالت اعتراض خود را با بیانی دیگر تقویت می کند و می گوید من برای این شاه و درباری که هر روز یک اهریمن ( مخالفین اصولی حافظ) در آن صاحب نفوذ است ، پشیزی ارزش قائل نیستم. و بلاخره شاعر از اینکه در شیراز طوطی از زغن کم ارزشتر شده نفرین کرده می گوید ای مرغ همای سعادت که سایه ات بر سر هرکس باشد شاه می شود سایه ات را از این شهر و دیار برگیر که اینجا طوطی شکر شکنی چون من از زاغ و زغن بی ارزشتر است و این نفرین بزرگی است به شاه شجاع اما اگر به دیده انصاف بنگریم چه کسی دیگر چون حافظ قادر است این سقمونیای تلخ کلام را چنین با چاشنی تعبیر متحول کرده و تلخی آن را بپوشاند به نحوی که عامه مردم جنبه ظاهری معنای کلام را پذیرا شده و از آن لذّت ببرند.شاعر گویی برای مردمان قرون واعصار بعد در این باره سخنی دارد و برای آنکه مردم پی به میزان گرفتاری بزرگ او ببرند بیت پنجم این غزل را می آفریند و می گوید هر انسان بصیری می تواند( در هر عصر وزمان ) از سوزی که در سخنان من نهفته است پی به مکنونات قلبی من ببرد. بلاخره شاعر برای انکه از شاه شجاع در آخر سر دلجویی کرده باشد در مقطع کلام خود می افزاید که اگر حافظ باده زبان با درشتی و وتهوّر گله مند از اوضاع است در پیش تو غنچه وار مُهر بر دهان می زند . حقیقتاً مهارت شاعر بزرگ ایران در تنظیم این تابلوهای سیاسی که به نام غزل شهرت یافته اند تحسین بر انگیز است.

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

صاف: زلال، خالص، کنایه از مایع زلال رویی خم شراب
باده صاف: باده زلال.
دُرد : ته مانده ی شراب، شراب آلوده به رسوبات که درمقایسه باشرابِ صاف و ناب، ازارزش کمتری برخورداراست
صافی بی‌غش : باده زلال و خالص
بیت اول :
سرمایه و هستی و دارایی صوفی -که خرقه و عبادت ظاهری و پرهیزکاری اوست -خالص نیست بلکه آمیخته به تزویر و ریا و ناخالص است

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۵ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
دوران شاه شجاع مصادف است با اوج مبارزات صوفیان دنیادار و متظاهر با حافظ رند راستگو ، با تدبیر و زیرکی و حافظ با شهامت و صراحت به مصاف یکدیگر رفته و در این میان هر چند به ظاهر ، حافظ در ایامی چند در مضیقه می افتد لیکن افکار عمومی به نفع اوجبهه بندی کرده و حافظ مآلاً از این در گیری پیروز بیرون می آید. در این غزل که به منزله معرفی ظاهر الصّلاحان نابکاری که زیر پوشش تصوف در جامعه آن روز قد علم کرده بودند سروده شد است شاعر صراحتاً به مردم هشدار می دهد که سرشت و ماهیت وجودی این اشخاص ناخالصی فراوان دارد و آوردن کلمه نقد به منظور ایجاز کلام وتشبیه وجود صوفی به سکه تقلبی است . مفاد بیت دوم این غزل را حافظ در جای دیگر چنین سرو ده است :
واعظان کاین جلوه در محراب ومنبر می کن چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
شاعر دربیت سوم مفاد آیه 150 سوره بقره را یاد آوری می کند : وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیء مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ وَ نَقص مِن الاَموالُ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِرِ الصّابَرینَ ( شما را به شمه یی از ترس و گرسنگی و کاهش اموال و نفوس و محصولات امتحان خواهیم کرد و صابران را نوید ده) . وبدین معنا اشاره دارد که عاقبت مشت این اشخاص ریا کار باز خواهد شد . همین مضمون را شاعر در جای دیگر به صورت دیگر چنین بازگو می کند :
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عرض شعبده اهل راز کرد
بیت پنجم این غزل به سبب بلاغت تامه به صورت ضرب المثل در آمده است .

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۳ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸:

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی:
سلمان ساوجی :بر منت نازوستم گرچه به غایت باشد حاش لله که مرا از تو شکایت باشد. جهان ملک خاتون : گرچه بیداد و جفای تو به غایت باشد ( حـاش لله کـه مـرا از تـو شـکایت باشد)
*
این غزل در اوایل حکومت امیر مبارزالدین در استقبال از غزل ساوجی که احتمالاً به مسابقه گذاشته شده بوده است سروده شده است . از غزل سلمان ساوجی همانطور که در بالا مشاهده می شودجهان ملک خاتون نیز استقبال و مصراعی از مطلع غزل سلمان را در مطلع غزل خود آورده است. زمان سرودن این غزل مصادف است با نهی منکرات امیر مبارزالدین و زیر فشار بودن حافظ در ترک میخوارگی و بدین سبب شاعر موضوع باده نوشی و استمرار آن را موضوع غزل خود قرار داده و در طول غزل با دلایل عرفانی از خود دفاع می کند. در مجموع ، این غزل نیز یک لایحه دفاعیه منطبق بر معیارهای عرفانی و قرآنی است .

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۳ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸:

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
دوستان مذهب حافظ مذهب عشقه
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۵ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:

Shahidi, Mehrtash عبدالوهاب شهیدی، مهرتاش، پایور، آهوی وحشی
پیوند به وبگاه بیرونی

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷:

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
شاه شجاع در جنگی که با برادر خود کرد کار بر او سخت شد و ناچاربه مذاکره با برادرش شاه محمود شده قبول کرد که از شیرازخارج و به ابرقو برود و شیراز پس از 11 ماه محاصره به محمود سپرده شود . چنین شد و شاه شجاع که از جانب برادر اطمینان نداشت از ابرقو تصمیم به رفتن به سوی کرمان گرفت و در اسفند ماه 765 با سیصد سوار به سیرجان حرکت کردو پس از زد و خورد هایی کرمان را به تصرف در آورد و پس از مرتب کردن امور کرمان روبه شیراز آورد و به طرف سردسیر حرکت کرد ودر محلی به نام چهار گنبد ، برادر کوچکتر شاه یحیی ، شاه منصور به حضور عموی خود شرفیاب شده و کمر اطاعت اورا بست. مردم شیراز که از شاه محمود دلسرد شده بودند به استقبال شاه شجاع شتافتندکه باری از برادرش محمود به مراتب بی آزار تر بود . حافظ شیرازی که با شاه شجاع و شاه منصور هر دو سابقه دوستی داشت این غزل را پس از شنیدن خبر الحاق شاه منصور به شاه شجاع سروده است و با رسیدن این خبر خوش در این غزل می گوید ای شاه شجاع بیاکه ملائکه بهشتی تو را برای آرامش خاطر دل حافظ به شیراز بازگردانیده است و از قول او می گوید مسلم است که با عنایت دوست یعنی شاه منصور به سوی شیراز می آیم و در بیت مقطع با ایهام زیبایی می فرماید بیرق شاه منصور از اینکه به بارگاه شاه شجاع ملتجی شد سر به فلک می ساید.

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶:

حافظ به استقبال غزل زیر از فخرالدین عراقی رفته :
صبا وقت سحرگویی زکوی یار می آید
که به بوی او شفای جان هر بیمار می آید

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:

شعرای بزرگ همواره آثار بزرگان پیش از خود را منظور نظر داشته اند . در بیت آخر "غزلیات عراقیست سرود حافظ" شایان ذکر است به عنوان نمونه حافظ عزیز از غزل زیر از عراقی :
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲">حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲/
در غزل معروف " بود آیا که در میکده‌ها بگشایند---
گره از کار فروبسته ما بگشایند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲">حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲/
"استقبال کرده است.

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۳:

در همین دیوان غزل زیر به مقامات دوازده گانه موسیقی اشاره فرموده است
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷/

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷:

در همین دیوان غزل زیر به مقامات دوازده گانه موسیقی اشاره فرموده است
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۳/

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:

حافظ عزیز از غزل زیر از عراقی استقبال کرده:
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲/
استاد شجریان غزل عراقی را در آلبوم همایون‌مثنوی اجرا کرده اند.

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:

برای درک معانی اصطلاحات شاعرانه عارفان مثل شراب و شاهد و خرابات و امثال آن در اشعار عرفا دوستان را به منبع زیر از "شیخ محمود شبستری » گلشن راز" ارجاع میدهم :
شیخ محمود شبستری » گلشن راز/sh56">شیخ محمود شبستری » گلشن راز/sh56/
و بخش 49 تا 63 زیر :
شیخ محمود شبستری » گلشن راز/
یا حق

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:

بیت ششم شیخی که خانقاه ندارد اشاره ای به خود حضرت حافظ است

 

تماشاگه راز در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:

شرح جلالی :
سعـدی : آن شـکر خـنده که پـر نـوش دهـانی دارد نـه دل مـن که دل خـلق جهانی دارد
سلمان ساوجی : آنکه زَاَبروی و مژه تیر و کمانی دارد نـه دل مـن کـه دل خـلق جهانی دارد
شـاهــد آن نیـسـت که دارد خـط سبـز و لب لعـل شـاهد آن است که این دارد و آنی دارد
هـــــــوس گـوشـــه آبـی اگـــــرت مـی بـاشـد گـــوشـه دیـــده مـــــا آب روانی دارد
با دقت در مضامین غزل سلمان ساوجی و حافظ تقریباً محقق می شود که حافظ از غزل سلمان استقبال و مضامین او را به نحوی شایسته تری بازگو کرده است . به نظر می رسد در آن زمان تصیم به استقبال از غزلی ،قبلاًدر انجمن مطرح و مورد انتقاد قرار می گرفته است . در زمان شاه شجاع ، در چند مورد غزلهای شاه شجاع نیز مطرح و مورد استقبال قرار کرفته ،همین طور از گذشتگان و معاصرین نیز غزلهایی مطرح می شده که یکی از آنها همین غزل مورد بحث است . صرف نظر از سه مضمونی که در سه بیت یاد شده بالا از سلمان ساوجی توسط حافظ به نحو شایسته تری به رشته نظم کشیده شده است شاعر در غزل خود چند نکته دیگر نیز مطرح می کند:
1- حافظ ضمن تعریف و تمجید از زیبایی شاه شجاع در بیت چهارم بلافاصله در بیت پنجم از اینکه در مورد استقبالی دیگر، شاه شجاع شعر او را با امتیاز و برتری پذیرفته تشکر می کند و همین موضوع گویا سبب دلخوری شاعر دیگری شده که شعر او درجه پایین تری قرار گرفته و او به حافظ از روی کنایه و تعریض مطالبی را عنوان کرده و حافظ در مقطع این غزل به آن شاعر پاسخی دندان شکن داده و گفته است که با من درنیفت زبان قلم من پاسخگوی حرفهای بی مورد تو هست . بنظر این ناتوان از اینکه در این غزل دربیت هشتم حافظ می فرماید :
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
گویا طرف صحبت حافظ عماد ، عماد فقیه بوده باشد . اجمالاً این غزل از غزلهای بسیار خوب است که بسیار هنرمندانه و بلاغت کامل به مضامین سلمان ساوجی پاسخ داده شده است .
2- یک مطلب اصلی و مستقلی را نیز به عنوان یک نظریه فلسفی در این غزل مطرح می کند که بسیار جالب است . شاعر در بیت هفتم می فرماید : هر چند شناخت مبداً خلقت از طریق عرفان و با هدایت عشق ( نه عقل ) بر طریق شرع رجان دارد اما با وجود این در این طریق هم تا به امروزهیچ کس پی به اصل راز خلقت نبرده وهرکس هم حرفی زده است به اندازه فهم و کمان و تصور خودش نبوده است .

 

تماشاگه راز در ‫۶ سال قبل، شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

سرمد گرامی
ارجاعتان میدهم به مقدمه استاد قزوینی بر دیوان حافظ.
:شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش

 

تماشاگه راز در ‫۶ سال قبل، شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:

ممنون آقا رضا
شرح هاتون عالیه

 

تماشاگه راز در ‫۶ سال قبل، دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

شرح بیت 3 از زبان حافظ :
هر دو عالم یک فروغ روی اوست, گفتمت پیدا و پنهان نیز هم

 

تماشاگه راز در ‫۶ سال قبل، یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

عکس روی دوست در لحظه بیگ بنگ در آینه جام می افتد و همه کاینات یک فروع رخ ساقی است که در آیینه جام افتاد.
این همه زیبایی تازه عکس زیبایی کل است
خوش به حال ایرانی زبانان که حافظ دارند به به

 

تماشاگه راز در ‫۶ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان:
شاه‌شجاع (شاه ترکان، شاهی که از طرف مادری نسبش به ترکان قراختایی می‌رسد) حرفهای بی‌پایه و اساس مدعیان من را می‌شنود و تلویحاً به گوش دل می‌گیرد و این به مانند همان رویداد سعایت سخن‌چینان دروغگویی مانند گرسیوز برادر افراسباب است که نظر افراسیاب را نسبت به سیاووش، داماد افراسیاب به خطا گرایش داده و سبب قتل سیاووش می‌شوند و دردنبال آن اضافه می‌کند هرچند شاه با شنیدن این تهمتها علناً به من اعتراضی نکرد من از این خاموشی او بی‌نهایت سپاسگزارم و با تعریفی چند خود را غلام و چاکر شاه قلمداد می‌کند.
***

 

۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۲
sunny dark_mode