گنجور

حاشیه‌ها

منصور در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:

تعصب چیست ؟ و متعصبان کیانند؟
آنان که از شعر شاعر برداشت عرفانی میکنند (تعصب دارند که خیامشان ، حافظشان و ... اینگونه باشد)؟
یا
آنان که از اینگونه برداشت گاه برافروخته میگردند (تعصب دارند که خیامشان ، حافظشان و ... همان باشد که در ظاهر شعرشان هستند،ساده و بدون ایما و اشاره و ایهام و ایجاز)؟
متهم کردن یکدیگر به تعصب گاه خود تعصب کور است.

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۲۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:

شعرهای خیام بیشتر پارسیست چرا بعضیها اونو طوری تفسیر می کنن که یه جورایی به دین و قران ومذهب و غیره ربطش بدن مگر تنها خود خدا رو قبول داشتن و اعتقاد به یک سری چیزهای عوام فریبانه نداشتن گناهه؟امیدوارم روزی برسه که همه خالق اون کسایی رو قبول داشته باشن که هی بهشون استناد میکنن

منصور در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

با پوزش از اساتید.چون این برداشت شخصی است و متکی به سند دیگری نیست.
هر چند چه "نشسته" و چه "شکسته" هر دو زیبا و دلنشین است، اما به نظرم حیف است که این برداشت را مطرح نکنیم:
کشتی شکسته هم میتواند مراد، کشتی آسیب دیده باشد که اگر باد شرطه مدد کند، این کشتی در معرض غرق شدن، امید رسیدن به ساحل برایش هست.
هم میتواند مراد ،کشتی شکسته ای باشد که مسافرانش اینک هر کدام به تخته پاره ای از بقایای این کشتی سوار و یا بدان چنگ زده اند و تنها امیدشان باد شرطه است که آنان را به ساحل رساند.
این برداشت را مصرع دوم تقویت میکند زیرا میگوید "باشدکه" به معنی "شاید" چون احتمال رسیدن در هر دو شکل بسیار کم است
و از طرفی میگوید "بازبینیم" به معنی "دوباره،بار دیگر ببینیم" چون این احتمال هم کم است.
اگر کشتی سالم باشد به هر حال میرسد و شایدی لازم نیست و دیدار دو باره هم اتفاق خواهد افتاد و در چنین صورتی میشد بجای کلمه "باز" کلمه "زود" (یا مشابه با همین مفهوم)بکار رود

حقیقت در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

در مورد کشتی شکستگانیم یا کشتی نشستگانیم هم، آونجور که اخوان میگه:
"آورده اند که بعضی از خوش‌خدمتان سؤالی نوشتند و نزد «ناصرالدین‌شاه قاجار» فرستادند که این بیت «حافظ» را که گفته:
کشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز
بــاشــــد کــه باز بینیم دیــــدار آشنـا را !
مختلف می‌خوانند. بدین‌معنی که در مصرع اول به‌جای «نشستگان»، گروهی «شکستگان» روایت می‌کنند یا بالعکس. کدام درست است؟ «ناصرالدین‌شاه» در جواب نوشت:
بعضی نشسته خوانند بعضی شکسته خوانند
چون نیست خواجــه حافظ ، معلوم نیست مارا
در «قصص العلما» این بیت چنان‌که نقل شده، آمده است و قصه هم به «خواجه نصیرالدین طوسی» نسبت داده شده. اما مؤلف متوجه ناممکن بودن قضیه شده‌است و تذکر داده که ازین دو خواجه یکی در 672 درگذشته و دیگری در792. باری من این فقره را ازین و آن چنانکه نقل شد، یعنی منسوب به «ناصرالدین‌شاه» شنیده ام و مصرع آخر را هم بدین‌گونه :
«چون نیست خواجه حافظ، معذور دار ما را»
(قصص العلما تنکابنی)"
برای ابهام ها و داستان هایی از این دست در مورد حافظ رجوع شود به:
پیوند به وبگاه بیرونی
ممنون

ali در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۱۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵ - چراغ هدایت:

من ادبیاتم خیلی خوب نیست ولی این شعر
مآل کار جهان و جهانیان خواهی
بیا ببین که خزان طبیعتست ای دوست
به نظرم آمال صحیح تر باشه

حقیقت در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

"خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را"
در برخی نسخه ها بجای "رندان،" "پیران" ذکر شده که با توجه به مصرع قبل منطقی به نظر میرسه و بهتره ذکر بشه.
ممنون

منصور در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

دوست بی دین
با فرض پذیرش استدلال جنابعالی و نتیجه نهائی که ارائه نموده اید که "حافظ عارف نبوده و نیست" ممکن است بفرمائید بر پایه " برآیند آثارش، (برپایه ساختار) " جنابعالی چه برایندی از ایشان و اندیشه اش ارائه میفرمائید؟
منظورتان از "...نبوده و نیست" چیست؟ مگر ایشان را حی میدانید؟ به نظر میرسد که منظورتان غیر از"مرده آنست که نامش به نکوئی نبرند"است.لطفا روشن کنید چون ممکن است از دلایل شما جائی استفاده شود.

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:

وزن این غزل مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن است که به اشتباه مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن ذکر شده به همین ترتیب بحر آن مجتث مثمن مخبون میباشد.

علی رشوند در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:

زندگی همراه با سرزندگی بهاران خوب و زیبا قیاس شده است .جستجوی زندگی دربطن لحظات هنرخوب نگریستن خیام به زندگی است

نازبانو در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۲۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر:

به به ـ اهنگین و زیبا با اینکه توصیف عاشقی است اما تم حماسی هم دارد

شروین پاداش‌پور در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش شانزدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل:

با سلام:)
فکر می کنم بیت هفتم در مصراع دوم یک اشتباه تایپی موجوده:
"زبان "حال بگشادند بی باک
همچنین در بیت آخر(مصراع اول) :
در اول چون شما بودیم ما "هم"
البته من دستنویس این شعر رو دارم ومتاسفانه منبع چاپی در دسترسم نیست .با احترام

دارائی در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:

بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید
روی (نیکوی) تو دیدن در دولت گشاید

nasim در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

شعر قشنگیه عمو جان

مجید سدیفی در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:

با سلام ؛
با عرض پوزش ،لطفآ متن قبلی اینجانب را حذف فرمائید.اصلاح به صورت زیر مناسب می باشد:
بعبث(به عبث)
درو (درَ و ) با تشکر

مجید سدیفی در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۲۵ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:

با سلام؛
لطف فرموده غلط های املائی زیر را اصلاح فرمائید:1- بعبث به عبس
2-درو درَ و

آرمین در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را:

مصرع دوم بیت سوم منظور مقصد و مال و مذهب است

میلاد در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۵۸ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹:

سلام
دوبیتی بسیار زیبایی است که اشاره به مضمون :
جز دلم کو ز ازل تا به ابد عاشق رفت جاودان کس نشنیدم که در ای کار بماند
دارد و جاودانگی و ازلی - ابدی بودن آدم را گوشزد می کند.
به نظر می رسد در مصرع اول بیت دوم بهتر است "ز ازل " باشد:
تا ابد زنده ایم چون ز ازل زندگی یافتیم ما ، به خدا

امین برای فائقه در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:

ای آنکس که از خدا طلبکاری ، از خودت بخواه که خدا با توست ! اصلا تو جزئی از خدا بوده ای ، پس به خودت بیا و خودت رو پیداکن ، وقتی که خودت رو یافتی به خدا رسیدی ! ای فائقه اگه توفیق یافتی و خودت رو شناختی ،
منو فراموش نکن و برام دعاکن ، کارم گیره . . . . پرواز !

محمد باقر ناصری در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳:

ای منعم اخر خوان وصلت . وصلت بجای جودت هم امده است

حمید در ‫۱۲ سال و ۹ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

این شعر رو استادمون میخوند..
این شعر آدم رو به فکر فرو میبره... مطمئنا اون دنیا هر چی که باشه از این دنیا بهتره....

۱
۴۹۸۰
۴۹۸۱
۴۹۸۲
۴۹۸۳
۴۹۸۴
۵۲۶۸