ملیکا رضایی
تاریخ پیوستن: ۱۷م خرداد ۱۴۰۰
تو خوش میباش با حافظ بر او گو خصم جان میده
چو گرمی از تو میبینم چه باک ازخصم دم سردم...
آمار مشارکتها: | |
---|---|
حاشیهها: |
۴۰۶ |
ویرایشهای تأیید شده: |
۳ |
ترانههای مرتبط تأیید شده: |
۱۱ |
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۰۱ در پاسخ به یاسر حدادی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:
گرامی درود بر شما ...
شیرخدا لقب امیرالمومنین هست ولیکن اگر به بیت ۱۴ دقت کنیم همان تلمیح را دارد به داستان آن دیوی که به دنبال انسان واقعی میگشت ...
مضمون شعر از همین بیت میتوان یافت که از انسانهای اطراف خسته شده در بیت ۱۰ هم زین همرهان سست عناصر دلم گرفت ...سست عناصر یعنی بی اراده و بی غیرت ...
شیر خدا و رستم دستان که هر دو بزرگی هستند و خب در ذهن ما یک اعجوبه و یک آدم کامل و شجاع و ...اینگونه هستند و مولانا گفته از اطرافیان خویش که جملگی شان مانند هم هستند خسته گشته ام من آروز آن الهه را دارم پس یقینا هم به دلیل آمدن رستم دستان همراه با شیرخدا و هم به اشارت بیت ۱۴ و ۱۵ و کمی بیت ۲۴ که آخرین بیت است نه منظور خدا نه منظور امام علی (ع)و نه رستم دستان هست بلکه همان شمس است ...چرا که مولانا یاران حاضر خود را نه دل گرفته بلکه اینجا دلم گرفته کنایه از خسته شدن هست نه آزردگی و مولانا خسته از یاران حاضر خود شده و چرا یاران حاضر ؟چون پیش از این بیت دقیقا از غیبت یار گفته که این شعر در واقع منظور همان شمس است .کافی ست به بیت ۹ توجه کرد تا دریافت جای جای این شعر از شمس میگوید ...و آرزو بازگشت شمس ...
و همانگونه که پیش تر ها گفته ام شمس برای مولانا انسانی بود ورای دید آدمی و دست نیافتنی چون علی و پیامبر که انسان کامل سخت پیدا میشود اینکه شمس واقعا کامل بوده یقینا نمیتوان گفت چون ما که او را ندیدیم لیک از نظر مولانا ایشان بزرگ جلوه کرد و پله اول او برای قرب به خداوند شمس بوده است ...
گاه عشق همان نزدیکی به اوست ...
درود دوست عزیز
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۲۱ در پاسخ به ایران نژاد دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:
..
:/
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:
بسی در عجب هستم ...
همایون شجریان چنان به زیبایی خواند که زبان آدمی سکوت پیشه میکند ...
دیگر این نقد و ایراد ها واقعا معنی ندارد ...
جالبه جا خواند که خواند ...
آیا ایرادی هست !
:|به خدا معلم سخت گیر مدارس هم انقدر سخت گیری نمیکنن که شما میکنید :-)
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۰۵ در پاسخ به مهدی مرواریدزاده دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:
درود بله ...استاد شجریان نیز به پسرشان دیوانی هدیه کرده و در آن نوشته بودند که تنها حافظ میتواند تو را به جایگاه بلند رساند (یه همچین چیز ی ...فراموشی داره به حد اعلا میرسه... (-_-;))
همین که استاد شجریان بیشتر غزلیات حافظ را اجرا کرده کافی ست که گفت چه علاقه ای به حافظ داشته و حتما این علاقه را در خانه و خانواده جاری ساخته است ...
ایراد های بی دلیل از چه سر میزند خدا میداند :/
درود بر شما
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۰۱ در پاسخ به aksvare دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:
بسی درود عزیز گرامی ....
:-)))))
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۵۹ در پاسخ به ابو سعید دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:
درود ...
آنچنان حافظ در سخن سرایی چیره دست است که هر کس به گونه ای اشعار ایشان را مینگرد ...
در مورد این شعر راستش من هر چه خواندم به مضمون عرفانی از آن نوعی که شما میگویید دست نیافتم(・_・;)
من بر این عقیده هستم که شاید حافظ جز در برخی از اشعار اما در بیشتر غزلیات از امامان و پیامبران برای سرودن بهره گرفته باشد اما مضمون غزلیات ش هیچ اشاره به ایشان نیست ...و در کل از چیز دیگری میگوید...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۱۲ در پاسخ به سیعد علوی دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۵۰:
درود ها
البته از آنجا که خیام دانشمند و ریاضی دان بوده است ، میتوان گفت که عدم میتواند رفتن و در عین حال بازگشتن به خود باشد ...
چون شاعر با علم و دانش سر و کار داشته مسلما بایستی پدیده های اطراف را با یک دید علمی و نگرش باز ببیند و در کنار همین ، بالاخره مانند تمامی انسان ها و آدمیان عقاید و اصولاتی خلاف علم و ...داشته و احساساتی هم داشته است پس بعید نباشد که اشعار ایشان هم آمیزه ای با علم و هم با احساسات و منطق و اصول و عقاید و نظرات و فلسفه رانی ایشان بنا و سروده شده باشد؛
پس به طور قطع نمیتوان گفت که صحبت از عدم در اشعار ایشان همان عدم در عرفان و در اشعار شعرا عرفانی ست ؛ هر چند میتواند گزینه ای باشد بین تمامی موارد دیگر ...
درود دوباره ... .
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹:
جالبه که کسی برای این شعر حاشیه نزاشته چراکه اکثر اشعار خوانده شده توسط استاد غالبا حاشیه های دوستان را مشاهده میکنیم :-)))
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۳ دربارهٔ صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹:
استاد شجریان و هابیل علی اف (کمانچه) همراه با همایون شجریان(تنبک)با حضور استاد عبدالله خان دوامی (استاد استاد شجریان) این شعر را به زیبایی تمام اجرا کردند ؛
اولش مثل آهنگهای شیرین و زیبای ترکی هست انگار ولی باهاش تفاوت داره شاید در ابتدا تو گوش ها اینجوری تداعی بشه ولی با آهنگ دل بردی از من به یغما تو آلبوم پیام نسیم تفاوت خیلی زیادی داره و زیبایی ش دو چندان هست ...هم تو تلگرام هم تو آپارات هست پیوند به وبگاه بیرونی میتونید ببینید:-))))
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۱۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷:
درود ها ...
این شعر را پیشتر با صدای استاد شجریان گوش دادم هم به صورت ریمیکس و هم اصل ش را ؛ اما ریمیکس ش که با پیانو بود بسیار عالی بود :-))
نمیدانم چه کسانی گوش کرده اند من از تلگرام دانلود کردم :-)))
عالییی بود ...پر از زیبایی ..
...
به معنای واقعی کلمه پر از غم
...
شاید تنها ریمیکسی بود که از استاد گوش کرده و به مذاقم خوش آمد...
:-)))
عجیب است که این شعر را زودتر به سراغش نیامدم و حدسی هم در مورد شاعر نداشتم :)
...در آخر درودها بر فروغی ...و بر همه دوستان ...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۰۳ در پاسخ به جعفر عسکری دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷:
من نیز با شما موافقم :-)
خیلی شعر زیبایی ست و اگر آخرش را مانند شعر های حافظ یا سعدی تمام مینمودند چه شعری میشد:-)))))
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۹ - گفتن مهمان یوسف علیهالسلام کی آینهای آوردمت کی تا هر باری کی در وی نگری روی خوب خویش را بینی مرا یاد کنی:
« اکنون آینه به دست تو بدهم
الی مگر بر روی آینه عیبی بینی
آن را از آینه مدان
در آینه عارضی دان آن را و عکس خود دان
عیب بر خود نه بر روی آینه عیب منه
وگر عیب بر خود نمی نه ای
آری !بر من نه !که صاحب آینه ام و بر آینه منه... »
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۰:۴۱ در پاسخ به زهره نامدار دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱:
بانو جان اشکالی وارد نیست ...
خواننده آزاد است متن شعر را تغییر دهد تا ضرب آهنگ زیباتر شود ...
درود بر شما
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۲۹ در پاسخ به محسن رضایی دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:
دینداری یا بی دینی یک شاعر بر خوب بودن و نبودن آن شاعر اثر نخواهد داشت ؛
خوردن شراب هرچند حرام ذکر شده است در احادیث و در قرآن از آن نفی و دوری تذکر داده شده اما همچنان افرادی بسیار در همه جهان و حتی در ایران نیز به آن هستند ...
در آن زمان نیز خوردنش رایج بوده ؛
جدا از اینها شرابخور بودن خیام دلیل بر بی دینی او نیست ...همین که از اشعارشان فهم شود که وجود خالق را قبول داشته خودش بخشی از دین اوست ؛
پایه اصلی دین یگانگی خدا و ایمان و باور کامل به این موضوع هست که خیام بر آن بوده
درود ...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۲۲ در پاسخ به محسن کرباسچی دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲ - تقریر عشق مجازی و قوت آن:
چون مربوط به عشق زمینی ست با توجه به همان بیت اول و حتی در دیگر ابیات هم به چشم میخورد این موضوع ، پس میتوان گفت که تو یک دم فکر نمیکنی که با این عاشق شدم رسوا شوی و نه توانی داری که در این عشق صبور باشی یعنی تو عاشق هستی و به اینکه مسخره عام و خاص شوی و رسوا عالم و آدم شوی نه تنها فکری نمیکنی(میتوان این فکر نکردن به این اندیشه را گسترش داد و به اینکه هراس نداشته باشی از رسوا شدن و ... منتهی داد ) بلکه توانی نداری و نمیتوانی که صبر کنی و همچنین خودت هم نمیخواهی که صبر کنی ...اشتیاق به یار داری ...آرام و قرار نداری ...
درود ...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۲۱ در پاسخ به مجید آزاد دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
♥️❤️
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۱۹ در پاسخ به ف ب دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:
درود بر شما ...♥️
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۷:
گویی در راه عشق خداوند بین آن همه غوغا دل رهی محو که با هر گام واضح و شفاف میشود ، از خداوند عزیز و بالا مقام میگوید
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۰۵ در پاسخ به شیدا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:
سلام بانو
بلی ؛ یقینا میتوان اینگونه خواند ؛ هر طوری میتوان خواند در اشعار و غزلیات بزرگان چرا که هر کس با دید خود شعر را میبیند و این از زیبایی های شعر هست که به مخاطب اجازه بینش های گوناگون دهد ؛
خود من هم چون شما خواندم ؛
در معنی هم خدشه ای وارد نخواهد گشت؛که میگوید اگر رنجی و راحتی در این گردون روزگار به تو وارد شد اینها از حکم و تقدیر الهی ست ولیکن گاه این رنج و راحتی به لطف یا ظلم دیگری ست یقینا ؛
همیشه هم نباید پای به پای تقدیر الهی و خداوند نشست و ماند و باید حرکتی کرد ...
اما اینجا در این شعر مضمون این نیست با توجه به بیت اول و بیت آخر ؛
درود بر شما ...
ملیکا رضایی در ۳ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۱:۱۱ در پاسخ به سیعد علوی دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۵۰: