یک راست شنو که از چپ و راست
بر بنده فرشتگان گواهند
از ظلم تو در همه ممالک
مردم به خدای می پناهند
گر پیشه ورند و گر دبیرند
گر برزگرند و گر سپاهند
یا خسته روان و دردمندند
یا بسته زبان و دل تباهند
پاک از زر و سر نیند ایمن
گرچه همه پاک و بیگناهند
گر تو ز خصال بد بکاهی
ایشان ز دعای بد بکاهند
خواهند که رسته شان کند حق
زین عمر که جفت درد و آهند
چون در حق خویش این سگالند
آنانکه دعات صبحگاهند
از جور تو در دعا چه خوانند
وز بهر تو از خدا چه خواهند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنها که محققان راهند
در مسند فقر پادشاهند
در رزم، یلان بینبردند
در بزم، سران بیکلاهند
کعبه صفتاند و راه پیمای
[...]
من سر نخوهم که باکلاهند
من زر نخوهم که بازخواهند
آنها که گهرشناس جاهند
وز رای مدبران راهند
آنان که مقیم پیشگاهند
آگاه زسر پادشاهند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.