دیشب، مَهِ من! انجمن آرای که بودی؟
خلقی به تو مجنون و، تو لیلای که بودی؟
بر دامن وصلت، مه من! دست که آویخت؟
در گلشن عشرت، گل رعنای که بودی؟
هنگام تبسم به دهان تو، که پی بُرد؟
ز آن لعل لبت حل معمای که بودی؟
خونا به فشان از بُنِ مژگان که گشتی؟
با لشگر حُسن از پی یغمای که بودی؟
سرمست، که را ساختی از بادهٔ عشقت
چون نشئه تو در ساغر صهبای که بودی؟
لوح دل من، صورت غیری نپذیرفت
ای آفت دل! شاهد معنای که بودی؟
با دیدهٔ خود بر رخ خویشت نظری بود
در مردمک دیدهٔ بینای که بودی؟
آگه چو طبیب از دل بیمار که گشتی؟
در تسلیت خاطر شیدای که بودی؟
من اشک فشان بودمت از غم، تو نگفتی
ز آن زلف دوتا سلسلهٔ پای که بودی؟
(صابر)! بُوَد امروز دلت خرم و روشن
دوش آینه دار رخ زیبای که بودی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.