در آن مجلس که حرمت نیست می را
صلا ده ای پسر خوبان ری را
می و مطرب در این مجلس مباح است
خبر کن ساقی فرخنده پی را
به ری خوبان دریغ از ما نکردند
می و چنگ و رباب و عود و نی را
چنان دارند یارانم که دارند
بنات النعش اطراف جدی را
چه سر در باده و جام است زاهد
که عالم راغب هستند این دو شی را
به یک جام آن چنانم مست گرداند
که بخشم تخت و تاج جم و کی را
تو از عکس رخ و زلف آفریدی
به حکمت نور و ظلمت شمس و فی را
معلم شد به علم و عشق جانان
که این علم و هنر آموخت وی را
بهار عمر را، هست از قفا، دی
تو کردی نوبهاری فصل دی را
بساط حاتم طی، طی نگردد
اگر دست قضا طی کرد طی را
کریمان را نگیرد، موت دامن
که «حاجب » کرد طی این طرفه حی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره مجلسی است که در آن می و موسیقی آزاد است و شاعر از زیباییها و لذایذ آن میگوید. او به عشق و هنر اشاره میکند و تأکید دارد که این چیزها از علم و حکمت نشأت گرفتهاند. شاعر با بیان اینکه در این مجلس زهد بیمعناست، به سرمستی و شادی میپردازد و میگوید که یک جام شراب میتواند او را به اندازهای مست کند که همه چیزهای مادی را فراموش کند. همچنین به این نکته اشاره میشود که مرگ نمیتواند از کریمان دامن بکشد و حکمت و عشق در زندگی بسیار ارزشمندند. در نهایت، شاعر یادآور میشود که زندگی همچنان ادامه دارد و شادیهای آن باید تجربه شوند.
هوش مصنوعی: در جلسهای که در آن احترام وجود ندارد، ای پسر خوبان، از می دعوت کن.
هوش مصنوعی: در این جمع، نوشیدنی و موسیقی جایز است، به ساقی بگو که بیا و خوشحالی را به ما بیفزاید.
هوش مصنوعی: خوبان در شهر ری به ما هیچ چیزی از می و ساز و بربط و عود و نی ندادند.
هوش مصنوعی: یارانم مانند ستارههای زحل، در کنار هم و بینهایت باوقار و زیبا هستند.
هوش مصنوعی: زاهد، چه مفهومی از شراب و جام میفهمی وقتی که تمامی عالمان به این دو چیز جذب شدهاند؟
هوش مصنوعی: به قدری از شراب مست میشوم که حتی از تخت و تاج پادشاهی نیز میگذرم و برایم اهمیتی ندارد.
هوش مصنوعی: تو به زیبایی چهره و موی خویش، به دوراندیشی و حکمت، نور و تاریکی را همچون خورشید و ماه خلق کردهای.
هوش مصنوعی: معلم در عشق و دانش محبوبش مهارت یافت، چرا که این دانش و هنر را او به او آموخت.
هوش مصنوعی: بهار زندگی من از پشت سر است، که تو در زمستان به من طراوت و شادی بخشیدی.
هوش مصنوعی: کار و اعمال حاتم طائی، هرگز به پایان نخواهد رسید اگر مقدر با دقت و سنجیده عمل کند.
هوش مصنوعی: افراد بزرگوار و کریم، هرگز دامن مرگ را نمیگیرند، زیرا همانطور که در این دنیا باید مراقب حیات خویش باشند، باید از راههای نابخردانه و خطرناک دوری کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو این مایه نبودی رستنی را
نبودی جانور روی ز می را
بکُشتم آن چنان مردی قوی را
چنین گشتم کنون از بدخوئی را
نوازش گرنماید مرتضی را
حسینی آورد بر لب صدا را
چو از ملک دکن شد جلوه پیرا
سوی هندوستان آن مسند آرا
دف و مزمار و چنگ وعودونی را
قدح مینا پیاله خم می را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.