گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

امروز جمال تو طرح دگر افتاده است

چین و شکن زلفت آشفته تر افتاده است

آشفته و ژولیده سرگشته و شوریده

پیچان و پریشیده بر یکدگر افتاده است

هی چین و شکن بینم از زلف تو از هر سو

کاندر پس یکدیگر زیر و زبر افتاده است

یک نیمه بچین اندر بر فرق و جبین اندر

یک نیمه از آنسوتر بر پشت سرافتاده است

چین و شکن و حلقه، پیچ و گره و عقده

خم در خم و چین در چین، گرد کمر افتاده است

دو حیله ور جادو دو عشوه گر هندو

بر چهره تو بت رو، ببریده سر افتاده است

آن زاهد طاماتی و آن شیخ کراماتی

نزد تو خراباتی از پرده در افتاده است