دل نبندی بچرخ و دورانش
وان تهی طبل و کهنه انبانش
خون دل خور ز جام غم، کین زال
همه خون است شیر پستانش
غیر خوناب چشم و لخت جگر
ما حضر نیست بر سر خوانش
گر ببازو چو رستمی ور زال
بشکند پنجه تو دستانش
چه دمی دم در آتش سردش
چه زنی مشت، بر بسندانش
گر بخندد چو مار، مهر مگیر
که بود زهر زیر دندانش
ور بگرید چو ابر، باک مدار
که بود گریه چشم بندانش
زینهارت فریب میندهد
لب خندان و چشم گریانش
این همان دیو دان که رفت بباد
از فسون، مسند سلیمانش
و این همان زال دان که از دستان
در چه افتاد پور دستانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تمثیل و تشبیه میپردازد و به نکاتی دربارهی ظواهر و باطن انسانها اشاره میکند. او هشدار میدهد که ظاهر زیبا و لبخندها ممکن است فریبنده باشند و در واقع، دل و نیت شخص ممکن است با آنچه نشان میدهد بسیار متفاوت باشد. شاعر به ویژگیهایی مانند غم و درد درونی، و تقلب و فریب در روابط انسانی اشاره میکند و از این روست که باید مراقب بود، چرا که ممکن است کس دیگری با وضعیتی ظاهری خوب، در باطن زهر و خطر داشته باشد. در نهایت، او بر این نکته تاکید میکند که تنها باطن افراد است که اهمیت دارد و ما باید به این موضوع توجه کنیم.
هوش مصنوعی: دل را به چیزها و وابستگیها نبند؛ به زندگی و زمان بپرداز. این دنیا مانند طبل خالی و کیسهای کهنه است.
هوش مصنوعی: درد و غم زیادی که در دل دارم را تحمل میکنم، زیرا این زال (گفتار دربارهٔ رستم) که پسرش شیر پستانش، تمام وجودش از خون و رنج است.
هوش مصنوعی: جز اشک و غم و درد جانکاه ما هیچ چیز دیگری در این میهمانی و محفل وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر تو قوی باشی مانند رستم و اگر زال بتواند تو را شکست دهد، در آن صورت تو قدرت و توانایی او را نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: در دل آتش سردش چه دمی میگذرد و چگونه بر در این آتش میکوبی؟
هوش مصنوعی: اگر کسی مثل مار بخندد، به او محبت نکن زیرا زهر در دندانهایش نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر مانند ابر گریه کند، نگران نباش که چه کسی اشک میریزد و چه کسی نمیریزد.
هوش مصنوعی: لبخند و چهره خندان او تو را فریب میدهد، در حالی که چشمانش نشان از گریه و غم دارند.
هوش مصنوعی: این دیو دانایی که به وسیله جادو و فریب ناپدید شده، دیگر جایی برای سلطنت سلیمان ندارد.
هوش مصنوعی: این شخصیت زال است که از دستانش به جایگاه عظیمی رسید. در اینجا به دستاورد و موفقیت او اشاره میشود که نتیجه تلاشهایش بوده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غیرت حق گرفت دامانش
ریسمان شد زه گریبانش
کی رها می کنند خصمانش
که وزد باد بر گریبانش
آنچنان کن ز دیو پنهانش
که نبیند مگر سلیمانش
زینهار از دهان خندانش
و آتش لعل و آب دندانش
مگر آن دایه کاین صنم پرورد
شهد بودهست شیر پستانش
باغبان گر ببیند این رفتار
[...]
دشمن آدم است بچگانش
کو کسی کو نشد پریانش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.