خواجه در آرزوی عمر دراز
که رسد ناگهش زمانه فراز
ملک الموت گویدش در گوش
که فراز آمد آن زمان دراز
خسته گرددش هر دو دست قوی
بسته گرددش هر دو دیده باز
گویدش روز عیش رفت، مبال
گویدش وقت طیش رفت، مناز
که برفتت زمان جلوه و کبر
که برفتت زمان عشوه و ناز
نشود چاره ساز ناله، و درد
نشود سودمند، عجز و نیاز
رنج بردی و گرد کردی گنج
مکر روباه بود و صید گراز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به آرزوی عمر طولانی اشاره میکند و به ناگاه متوجه میشود که مرگ همواره نزدیک است. ملک الموت در گوش او میگوید که فرصتها به پایان رسیده و زمان لذتها و ناز و نعمتها گذشته است. او درک میکند که ناله و گله هیچ سودی ندارد و در نهایت، درد و رنج او بینتیجه است. شاعر با تأکید بر این که تمام زحمتها و ثروتها مانند فریب روباه هستند، پیامی از گذرای زندگی و بیفایده بودن تلاش برای معیشت تنها میدهد.
هوش مصنوعی: خواجه با امید به عمر طولانی است، اما ناگهان زمانه به او رو میآورد و او را به سمت پایان میبرد.
هوش مصنوعی: فرشته مرگ به او میگوید که اکنون زمان فرارسیده است و باید از زندگی برود.
هوش مصنوعی: اگر هر دو دستش به زنجیر بسته شود، هر دو چشمانش نیز بسته خواهد شد و خسته خواهد شد.
هوش مصنوعی: به او بگو روز خوشی گذشت، نگو که وقت غم و اندوه هم تمام شده است، با او درگیر نشو.
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی و فریبندگی تو رفت، زمان غرور و خودپسندیات نیز از بین رفت.
هوش مصنوعی: راحتی حاصل نمیشود از ناله و شکایت، و درد و رنج نیز سودی ندارد؛ وقتی که انسان در عجز و نیاز به سر میبرد.
هوش مصنوعی: سختیها را تحمل کردی و پاداش خوبی به دست آوردی، اما مکر و فریبکاری همچنان وجود دارد و ممکن است در کمین باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.