دوش ترک مست ما با طره آشفته بود
چهر گلگونش بسان سرخ گل، بشکفته بود
نرگس مستانه اش از بیخودی تا نیمه شب
نیمه ای بیدار بود و نیم دیگر خفته بود
پسته خاموش او با باده نوشان خراب
در مقام بیخودی ناگفتنی ها گفته بود
می کشید و رام شد از سرکشی آرام شد
نیمه شب آشفته و وقت سحر آلفته بود
وقت آن عاشق خوش و فرخنده کش تا نیمه شب
حقه یاقوت با الماس مژگان سفته بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.