دوش ترک مست ما با طره آشفته بود
چهر گلگونش بسان سرخ گل، بشکفته بود
نرگس مستانه اش از بیخودی تا نیمه شب
نیمه ای بیدار بود و نیم دیگر خفته بود
پسته خاموش او با باده نوشان خراب
در مقام بیخودی ناگفتنی ها گفته بود
می کشید و رام شد از سرکشی آرام شد
نیمه شب آشفته و وقت سحر آلفته بود
وقت آن عاشق خوش و فرخنده کش تا نیمه شب
حقه یاقوت با الماس مژگان سفته بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذابیت معشوقی با طرهای آشفته و چهرهای مانند گل صحبت میکند. چشمان نرگسوار او در نیمه شب، نیمهای بیدار و نیمهای دیگر خفته است. او در حال نوشیدن شراب و غرق در بیخودی است و این حالت باعث شده که احساسات عمیق و ناگفتنی را بیان کند. شب به آرامی و در حین مستی میگذرد و در نهایت، عشق او را به قدری خوشحال و خوشبخت کرده که همچون یاقوت و الماس درخشان و با ارزش است.
هوش مصنوعی: شب گذشته، یار ترک ما با موهای پریشان حضور داشت. چهرهاش چون گل سرخ، زیبا و شاداب به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: نرگس، که حالتی دیوانهوار دارد، تا نیمه شب در حال بیداری بود و نیمه دیگرش خوابش برده بود.
هوش مصنوعی: پسته خاموشی که در دست او بود، در کنار نوشیدنیها، در حال مستی و بیخود شدن، سخنانی شنیدنی و ناگفتنی را بر زبان آورد.
هوش مصنوعی: در نیمه شب، زمانی که همه چیز آشفته بود و قبل از طلوع صبح، آرامشی ایجاد شد و سرکشی به پایان رسید.
هوش مصنوعی: زمان آن است که این عاشق خوشحال و سعادتمند به سراغ لحظات شیرین برود، چرا که تا نیمه شب زیبایی چشمانش به مانند درخشندگی یاقوت و الماس است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.