باغ را نوبت نشور آمد
سبزه را رجعت ظهور آمد
قامت سرو چون قیامت کرد
حشر من کان فی القبور آمد
نفحه باد چون دم عیسی
نای بلبل چو نفخ صور آمد
عرق گل ز چهره بزدائید
کز رهی بس در ازو دور آمد
شاهد گل که پار غیبت کرد
بسوی محفل حضور آمد
صوت بلبل هزار دستان است
کش یکی نغمه زبور آمد
گل که زد از عدم قدم بوجود
برضا بود یا بزور آمد
چهر گل همچو آتش سینا
شاخ گلبن درخت طور آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سایه زایل شود چو نور آمد
غیب بگریخت چون حضور آمد
آتش موسوی به طور آمد
ظلمت شب برفت نور آمد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.